من و آن شمعدانی ...
من و آن شمعدانی ...
بر لب پنجره ات ...
چه سخن ها داریم....
عاشقی در دلمان ..
چشم در راه نگاهت..
چه تمنا داریم..
در دل مرده و تاریک شب سرد و خموش ..
در هوای غم بار ..
دامنی از گل و شادی و تماشا داریم..
مست از شور و نوید..
در بغل غنچه و رنگ..
من و آن شمعدانی..
بر لب پنجره ات ..
چشم به فردا داریم...
بر لب پنجره ات ...
چه سخن ها داریم....
عاشقی در دلمان ..
چشم در راه نگاهت..
چه تمنا داریم..
در دل مرده و تاریک شب سرد و خموش ..
در هوای غم بار ..
دامنی از گل و شادی و تماشا داریم..
مست از شور و نوید..
در بغل غنچه و رنگ..
من و آن شمعدانی..
بر لب پنجره ات ..
چشم به فردا داریم...
۴۳۴
۰۳ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.