پارت53
#پارت53
من ازت متنفر نیستم
یدفه با قیافه جین رو به رو شدیم
پشمامممممم حلجی
این اینجا چیکار میکرد دیگه؟ با دیدن تهیونگ خیلی خنثی به طرفمون امد
و سری تکون داد
از جام بلند شدم و به طرفش رفتم
-عااا سوکجینا شما اینجا چیکار میکنی؟
نگاه کلی به خونه کرد
جین: میدونستم تنهاییی گفتم بیام یه سری بعت بزنم
چرا امروز یدفه همه یاد من افتادن
لبخند کج و وجی زدم
: مرسی..
جین: ولی انگار مهمون داری.. و به تهیونگ اشاره کرد
-عاره پسر خالت امده خوب شد توعم امدی بیا بشین یکم شربت برات بیارم بخوری
سری تکون داد
جین: ن مرسی دیگه مزاحم نمیشم یه روز دیگه میام که کسی نباشه
و. بدون اینکه بخاد حرفی از من بشنوه پشتش رو بهم کرد و به طرف در خروجی رفت
مردم حالت طبیعی ندارن
وقتی رفتبه طرف تهیونگ رفتم و ایندفه روی مبل روبه روییش نشستم
تو فکر بود
دستمو بین چشماش تکون دادم که زل زد بهم
-چیشده تو فکری
سری به علامت منفی تکون داد
تهیونگ: نه چیزی نیست... فقط چیزع من باید برم
-وا؟ تو که تازع امدی کجا میخای بری؟
از جاش بلند شد
تهیونگ: نه مرسی من کلی کار دارم ولی بازم میام پیشت بعدم بع طرف در خروجی رفت
تا در بدرقش کردم
بقران اینا یچیشون هست ن به اینکه ی دفه میان
ن به این که یدفه میان میرن......
خووو دیکه شرط داره
۲۰لایک
۵۰کامنت
من ازت متنفر نیستم
یدفه با قیافه جین رو به رو شدیم
پشمامممممم حلجی
این اینجا چیکار میکرد دیگه؟ با دیدن تهیونگ خیلی خنثی به طرفمون امد
و سری تکون داد
از جام بلند شدم و به طرفش رفتم
-عااا سوکجینا شما اینجا چیکار میکنی؟
نگاه کلی به خونه کرد
جین: میدونستم تنهاییی گفتم بیام یه سری بعت بزنم
چرا امروز یدفه همه یاد من افتادن
لبخند کج و وجی زدم
: مرسی..
جین: ولی انگار مهمون داری.. و به تهیونگ اشاره کرد
-عاره پسر خالت امده خوب شد توعم امدی بیا بشین یکم شربت برات بیارم بخوری
سری تکون داد
جین: ن مرسی دیگه مزاحم نمیشم یه روز دیگه میام که کسی نباشه
و. بدون اینکه بخاد حرفی از من بشنوه پشتش رو بهم کرد و به طرف در خروجی رفت
مردم حالت طبیعی ندارن
وقتی رفتبه طرف تهیونگ رفتم و ایندفه روی مبل روبه روییش نشستم
تو فکر بود
دستمو بین چشماش تکون دادم که زل زد بهم
-چیشده تو فکری
سری به علامت منفی تکون داد
تهیونگ: نه چیزی نیست... فقط چیزع من باید برم
-وا؟ تو که تازع امدی کجا میخای بری؟
از جاش بلند شد
تهیونگ: نه مرسی من کلی کار دارم ولی بازم میام پیشت بعدم بع طرف در خروجی رفت
تا در بدرقش کردم
بقران اینا یچیشون هست ن به اینکه ی دفه میان
ن به این که یدفه میان میرن......
خووو دیکه شرط داره
۲۰لایک
۵۰کامنت
۱۴.۵k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.