Part94
#Part94
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
چرا مور مورم شد از تعریفاش؟
تو مغز خودم زدم پس کلم و خفه شدم
مهم نبود این چیزا، مهم عوضی بازی و نامردی بود که این مردک در حق من کرده
باز به خودم یاد آوری کردم کاراش رو و با حرص به صورتش نگاه کردم، و خیلی زود خودمو جمع و جور کردم
_ خوب به جای مزه پرونی جواب سوالات منو بده
فکر کنم خیلی بهش برخورد که اون قیافه ای که گرفته بود یه لحظه سست شد
_ خوب ترجیح میدم از اول برات بگم
+ حوصله داستان شنیدن ندارم
آخ قوربون خودم برم باز قیافش رفت تو هم، اینه!
آفرین شیرین قشنگ بزن تو برجکش باید از زندگیت حذفش کنی، اینو یادت باشه ٣ سال بازیت داد
یکی از ابروهاش رو داد بالا و پوزخندی زد و تو چشمام دقیق شد
_ اینی که میگی داستان، زندگیه منه!
منم مثل خودش یکی از ابروهام رو دادم بالا و تو چشماش دقیق شدم و پوزخندی به روش زدم
+ برام مهم نیست که چیه، مهم اینه من به جواب هام برسم!
کلافه دستش رو کشید داخل موهاش
+خوب بپرس بهت جواب بدم
پوزخندی بهش زدم، تا اومدم دهن باز کنم گارسون اومد سمتمون و سالاد رو جلومون گذاشت
وای از اون مدلهایی بود که من عاشقش بودم بشقابها رو گذاشت جلو مون همینکه رفت سام دستش رو کشید جلو و بشقابم رو برداشت و برام سالاد کشید
به حرکاتش نگاه کردم، رفتارهاش و کارهاش جوری بود انگار واقعاً من براش مهم بودم ولی نباید گولش رو میخوردم
شاید هم این بازی جدیدش بود!
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
چرا مور مورم شد از تعریفاش؟
تو مغز خودم زدم پس کلم و خفه شدم
مهم نبود این چیزا، مهم عوضی بازی و نامردی بود که این مردک در حق من کرده
باز به خودم یاد آوری کردم کاراش رو و با حرص به صورتش نگاه کردم، و خیلی زود خودمو جمع و جور کردم
_ خوب به جای مزه پرونی جواب سوالات منو بده
فکر کنم خیلی بهش برخورد که اون قیافه ای که گرفته بود یه لحظه سست شد
_ خوب ترجیح میدم از اول برات بگم
+ حوصله داستان شنیدن ندارم
آخ قوربون خودم برم باز قیافش رفت تو هم، اینه!
آفرین شیرین قشنگ بزن تو برجکش باید از زندگیت حذفش کنی، اینو یادت باشه ٣ سال بازیت داد
یکی از ابروهاش رو داد بالا و پوزخندی زد و تو چشمام دقیق شد
_ اینی که میگی داستان، زندگیه منه!
منم مثل خودش یکی از ابروهام رو دادم بالا و تو چشماش دقیق شدم و پوزخندی به روش زدم
+ برام مهم نیست که چیه، مهم اینه من به جواب هام برسم!
کلافه دستش رو کشید داخل موهاش
+خوب بپرس بهت جواب بدم
پوزخندی بهش زدم، تا اومدم دهن باز کنم گارسون اومد سمتمون و سالاد رو جلومون گذاشت
وای از اون مدلهایی بود که من عاشقش بودم بشقابها رو گذاشت جلو مون همینکه رفت سام دستش رو کشید جلو و بشقابم رو برداشت و برام سالاد کشید
به حرکاتش نگاه کردم، رفتارهاش و کارهاش جوری بود انگار واقعاً من براش مهم بودم ولی نباید گولش رو میخوردم
شاید هم این بازی جدیدش بود!
۴.۴k
۲۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.