Part92
#Part92
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
با لبخند ارومی که رو لبش بود اروم و با صلابت نگاهش رو از من گرفت و دوخت به گارسون
_ لطفاً یه سالاد سزار بزرگ با سس فراوون
وای اخ جوون سالاد سزار
ذوقم رو پنهون کردم و همینجوری خونسرد و بی تفاوت بهش نگاه کردم
زیر چشمی داشت بهن نگاه میکرد
_ بعد یدونه فتوچینی مرغ با سس آلفردو
وایییی الان داره با روحیات من بازی میکنه عوضی!
آب دهنم تو دهنم جمع شده بود ولی میترسیدم قورت بدم که بیشتر اعتماد به نفس پیدا کنه
_ یدونه هم پیتزا آمریکانو لطفاً با دوتا موهیتو
عوضی عوضی عوضی!
الان کدوم یکی از غذا ها برای منه؟
من هم پیتزارو میخوام هم فتوچینی رو
وای خیلی وقت بود نتونسته بودم بیام بیرون با خیال راحت غذا بخورم
با اعتماد بنفس برگشت سمتم ویکی از ابروهاش رو داد بالا
_ خوب نظرت؟
منم مثل خودش بکی از ابروهام رو دادم بالا
_ در مورده؟
باز با اعتماد به نفس لبخند مردونه ای نشوند رو لباش
_ البته در مورد ظاهرم نظرت رو نمیخوام چون از چشمات نگاه تحسین آمیزت مشخصه ، منظورم غذا هاست!
آخ من الان حرص نخورم کی بخوره
عمراً بتونم زبونم رو نگه دارم پس شروع کردم
با خنده و دوتا ابروی بالا پریده گفتم
_ وای خدای من تو چقدر اعتماد به نفس کاذب داری! خدایی کی به تو انقدر پرو بال داده؟ بدون بهت دروغ گفته خواسته خرت کنه
یک کلمه هم حرف نمیزد و با اون لبخندی که برای یک لحظه هم از لبش کنار نمیرفت بهم زل زده بود و من ثانیه به ثانیه داشتم بسشتر حرص میخوردم
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
با لبخند ارومی که رو لبش بود اروم و با صلابت نگاهش رو از من گرفت و دوخت به گارسون
_ لطفاً یه سالاد سزار بزرگ با سس فراوون
وای اخ جوون سالاد سزار
ذوقم رو پنهون کردم و همینجوری خونسرد و بی تفاوت بهش نگاه کردم
زیر چشمی داشت بهن نگاه میکرد
_ بعد یدونه فتوچینی مرغ با سس آلفردو
وایییی الان داره با روحیات من بازی میکنه عوضی!
آب دهنم تو دهنم جمع شده بود ولی میترسیدم قورت بدم که بیشتر اعتماد به نفس پیدا کنه
_ یدونه هم پیتزا آمریکانو لطفاً با دوتا موهیتو
عوضی عوضی عوضی!
الان کدوم یکی از غذا ها برای منه؟
من هم پیتزارو میخوام هم فتوچینی رو
وای خیلی وقت بود نتونسته بودم بیام بیرون با خیال راحت غذا بخورم
با اعتماد بنفس برگشت سمتم ویکی از ابروهاش رو داد بالا
_ خوب نظرت؟
منم مثل خودش بکی از ابروهام رو دادم بالا
_ در مورده؟
باز با اعتماد به نفس لبخند مردونه ای نشوند رو لباش
_ البته در مورد ظاهرم نظرت رو نمیخوام چون از چشمات نگاه تحسین آمیزت مشخصه ، منظورم غذا هاست!
آخ من الان حرص نخورم کی بخوره
عمراً بتونم زبونم رو نگه دارم پس شروع کردم
با خنده و دوتا ابروی بالا پریده گفتم
_ وای خدای من تو چقدر اعتماد به نفس کاذب داری! خدایی کی به تو انقدر پرو بال داده؟ بدون بهت دروغ گفته خواسته خرت کنه
یک کلمه هم حرف نمیزد و با اون لبخندی که برای یک لحظه هم از لبش کنار نمیرفت بهم زل زده بود و من ثانیه به ثانیه داشتم بسشتر حرص میخوردم
۱.۴k
۲۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.