(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۴۷
(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۴۷
هوسوک : خب اومد
هیونجین : قربان دستور میدید چیکار کنم
هوسوک : تیم و آماده کن هرچه سریع تر دستگیرشون کنیم و به رییس هم خبر بده خودتم زود بیا
هیونجین : چشم
هوسوک : گفتم باید خودت بیای خانم رییس
...
۲ دقیقه بعد/
ویو هوسوک : داشتن آروم آروم وارد سالن اصلی اداره میشدن
هنوز هیچ کاری نکرده بودن ...
*هیونجین اومد
هیونجین : قربان کارا رو کردم
هوسوک : خب تو منو با تیم میبری پایین که مثلا منم گرفتین اوکی بعد .....
هوسوک : نقشه رو به هیونجین گفتم و رفتیم پایین و رسیدم توی سالن اصلی که زنه اسلحه اش رو گرفت طرفمون
هیونجین : دست از پا خطا کنی دوتاشونو میکشم (هوسوک و تهیونگ)
به هر حال کار خاصی برای کشور نکردن غیر این دخترای کشورمو از بین بردن
زنه : تهیونگ کجاس
هیونجین : هه داری مامور دولت صحبت میکنی
*هوسوک توی یه ضربه هیونجین رو میندازه زمین و میره پیش زنه
هوسوک : اوووه خانم حالتون خوبه
زنه : گفتم تهیونگ کجاس
چرا تورو دیگه گرفتن این الدنگ ها
هوسوک : همراهم بیاین من میدونم تهیونگ کجاس
زنه : باشه
* دستشو روبه هوسوک نگه میداره تا براش بگیره
هوسوک : البته ....
و دستشو میگره و خیلی سریع دستبند میزنه بهش
زنه : ححح هعی تو چیکار میکنی
هوسوک : افسر لی کار بقیشونو بساز
هیونجین : بله قربان
هوسوک : و تو میتونی سکوت کنی و برای خودت وکیل بگیری
زنه : توی عوضی
......
توووو...
تووو
هوسوک : آره همونی که تو فکرته حالا راه بیوفت
زنه : عاییشششش ....چقدر من احمقم
جیکیونننن
......
جیکیون : بله خانم
زنه : همین حالا
*و جیکیون یه گلوله به کتف سمت راست هوسوک میزنه
هوسوک : ححححح
.....
.........
*نفساش نامنظم میشه
هوسوک : خب اومد
هیونجین : قربان دستور میدید چیکار کنم
هوسوک : تیم و آماده کن هرچه سریع تر دستگیرشون کنیم و به رییس هم خبر بده خودتم زود بیا
هیونجین : چشم
هوسوک : گفتم باید خودت بیای خانم رییس
...
۲ دقیقه بعد/
ویو هوسوک : داشتن آروم آروم وارد سالن اصلی اداره میشدن
هنوز هیچ کاری نکرده بودن ...
*هیونجین اومد
هیونجین : قربان کارا رو کردم
هوسوک : خب تو منو با تیم میبری پایین که مثلا منم گرفتین اوکی بعد .....
هوسوک : نقشه رو به هیونجین گفتم و رفتیم پایین و رسیدم توی سالن اصلی که زنه اسلحه اش رو گرفت طرفمون
هیونجین : دست از پا خطا کنی دوتاشونو میکشم (هوسوک و تهیونگ)
به هر حال کار خاصی برای کشور نکردن غیر این دخترای کشورمو از بین بردن
زنه : تهیونگ کجاس
هیونجین : هه داری مامور دولت صحبت میکنی
*هوسوک توی یه ضربه هیونجین رو میندازه زمین و میره پیش زنه
هوسوک : اوووه خانم حالتون خوبه
زنه : گفتم تهیونگ کجاس
چرا تورو دیگه گرفتن این الدنگ ها
هوسوک : همراهم بیاین من میدونم تهیونگ کجاس
زنه : باشه
* دستشو روبه هوسوک نگه میداره تا براش بگیره
هوسوک : البته ....
و دستشو میگره و خیلی سریع دستبند میزنه بهش
زنه : ححح هعی تو چیکار میکنی
هوسوک : افسر لی کار بقیشونو بساز
هیونجین : بله قربان
هوسوک : و تو میتونی سکوت کنی و برای خودت وکیل بگیری
زنه : توی عوضی
......
توووو...
تووو
هوسوک : آره همونی که تو فکرته حالا راه بیوفت
زنه : عاییشششش ....چقدر من احمقم
جیکیونننن
......
جیکیون : بله خانم
زنه : همین حالا
*و جیکیون یه گلوله به کتف سمت راست هوسوک میزنه
هوسوک : ححححح
.....
.........
*نفساش نامنظم میشه
۱۶.۹k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.