چند پارتی(وقتی برات قلدری میکرد)پارت ۳
چند پارتی(وقتی برات قلدری میکرد)پارت ۳
هان:الان میفهمی چقدر تغییر کردم
ا.ت:ولم کن ولم کن
هان:چشم چون شما گفتی با( نیشخند)
ا.ت:چیکار داری ولم کن
هان:خیلی حرف میزنی دو دقیقه دندون به جیگر بگیر
ا.ت:نمیخوام
رسیدین به سالن ورزش که تو رور گذاشت زمین که میخواستی بری که از کمرت گرفت و انداختت رو زمین و رفت درو هم بست
ا.ت:هان تروخدا ولم کن (با گریه)
هان:آه یک ماه صبر کردم دیگه نمیشه
همینجوری که عقب عقب میرفتی بیشتر میومد سمتت و آروم آروم لباسش رو درمیآورد
ا.ت:هرکاری میخوای کن فقط ایم کارو نکن
هان:متاسفم منو عاشقه خودت کردی باید پای کارتم بشینی
ا.ت:هان تروخدا من..م
هان:توچی ترو مال خودم میکنم بیبی صبر کن
لباسش رو کامل درآورده بود این کارو تو مدرسه ممنوع بود و اینکه یکی شمارو ببینه بیشتر میترسونت و اینکه چون اولین بارت بود برات بیشتر ترس داشت
ا.ت:هان تروخدا من اولین بارمه
هان:پس اولین کسی که تورو مال خودش میکنه منم واو
اومد و روت خیمه زد و لبشو محکم کبوند رو لبت همکاری باهاش نمیکردی سعی میکردی پسش بزنی که دستت رو بالای سرت گرفت وقتی دید باهاش همکاری نمیکنی دستش رو برد تو موهات و محکم کشیدش که باعث شد نالی کنی زبونش رو وارد دهنت کرد و تمام نقاط دهنت رو می چشید که یهو.........
ادامه دارد......
هان:الان میفهمی چقدر تغییر کردم
ا.ت:ولم کن ولم کن
هان:چشم چون شما گفتی با( نیشخند)
ا.ت:چیکار داری ولم کن
هان:خیلی حرف میزنی دو دقیقه دندون به جیگر بگیر
ا.ت:نمیخوام
رسیدین به سالن ورزش که تو رور گذاشت زمین که میخواستی بری که از کمرت گرفت و انداختت رو زمین و رفت درو هم بست
ا.ت:هان تروخدا ولم کن (با گریه)
هان:آه یک ماه صبر کردم دیگه نمیشه
همینجوری که عقب عقب میرفتی بیشتر میومد سمتت و آروم آروم لباسش رو درمیآورد
ا.ت:هرکاری میخوای کن فقط ایم کارو نکن
هان:متاسفم منو عاشقه خودت کردی باید پای کارتم بشینی
ا.ت:هان تروخدا من..م
هان:توچی ترو مال خودم میکنم بیبی صبر کن
لباسش رو کامل درآورده بود این کارو تو مدرسه ممنوع بود و اینکه یکی شمارو ببینه بیشتر میترسونت و اینکه چون اولین بارت بود برات بیشتر ترس داشت
ا.ت:هان تروخدا من اولین بارمه
هان:پس اولین کسی که تورو مال خودش میکنه منم واو
اومد و روت خیمه زد و لبشو محکم کبوند رو لبت همکاری باهاش نمیکردی سعی میکردی پسش بزنی که دستت رو بالای سرت گرفت وقتی دید باهاش همکاری نمیکنی دستش رو برد تو موهات و محکم کشیدش که باعث شد نالی کنی زبونش رو وارد دهنت کرد و تمام نقاط دهنت رو می چشید که یهو.........
ادامه دارد......
۵.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.