ᑭᗩᖇT:7
ᑭᗩᖇT:7
"وقتی فقط معلم زبان دخترش بودی..."
ا.ت ویو:
۴ ماه گذشته بود که من پیش سه یون بودم و بهش وابسته شده بودم،انگاری جزئی از اون خونه بودم چون همه چیزش رو میدونستم. ولی یکی از بزرگترین اتفاقاتی که افتاده بود این بود که...
"۱ ماه و نیم پیش"
ا.ت ویو:
حس میکردم جدیدا کیم زیادی باهام مهربون شده و رفتاراش عادی نیست،ولی با خودم میگفتم که خب شاید چون ۲ ماه و نیمه اینجا کار میکنم اینجوری شده. تا اینکه...
کیم:ا.ت یه دقیقه میای توی اتاق؟
ا.ت:بله الان میام
کیم:حاضری شبانه روز اینجا کار کنی؟البته درمورد حقوق هم ۷ برابرش رو میدم.
ا.ت:...
کیم:سخته درسته؟
ا.ت:نه ایرادی نداره،به هرحال منم دوست دارم پیش سه یون باشم.
کیم:ممنونم
ا.ت:خواهش میکنم
راوی:ا.ت اون روز خوشحال بود ولی چون قرار بود شبانه روزی کار کنه،باید یه اتاقی داشته باشه برای همین خانم شین و تهیونگ داشتن رو به ا.ت میگفتن.
ا.ت:چقدر اتاق داره اینجا
خانم شین:آره ولی همه یا پره یا برای جلسه هاست
ته:اتاق کنار سه یون پره نه؟
خانم شین:بله و اتاق کنار شماهم کلا تعمیرات نیاز داره و خرابه.
ا.ت:من میتونم روی کاناپه بخوابمااا
خانم شین:متاسفم ولی شبا هیچکس حق خوابیدن توی پذیرایی هارو نداره
ا.ت:پس میام توی اتاق خدمه ها میخوابم
ته:یعنی این خونه یه دونه اتاق کامل نداره؟
خانم شین:فعلا که نداره
ته:پس اتاق سه یون چی؟
خانم شین:اتاق سه یون جا نداره،همه جا عروسک و اسباب بازیه
آقای کیم اتاق شما خیلی بزرگه،نظرتون چیه یه تخت یه نفره بزارید کنار گوشه ی اتاقتون؟
ته:امکان نداره
ا.ت:نمیشه توی دستشویی بخوابم؟
خانم شین:تنها جایی که میمونه حیاط و بالا پشت بومه
ا.ت:قربون شانسم برم
ته:خیله خب،یه تخت بزارید توی اتاقم
خانم شین:اتاق شما از ۶۰ متر هم بزرگتره پس لطفا اینجوری قیافه نگیرید
ته:الان باید دکور اتاق هم تغییر بدیم نه؟
خانم شین:بله
ا.ت ویو:
رفتم خونه لباسام و وسایلم رو گرفتم توی چمدون کردم و بردم و به خانوادم گفتم دارم میرم آمریکا،اوناهم باور کردن:)ولی قبلش دلم میخواست یه کاری کنم پس رفتم آرایشگاه. به خانمه گفتم موهام رو کوتاه کنه،من موهام متوسط بوده ولی از بچگی دلم میخواست چون موهام خیلی صاف و کم پشته مصری بزنم موهامو(نویسنده ی فیکاتون موی مصری خیلی دوس داره:>>) وقتی رسیدم خونه ی کیم،وسایلم رو پیاده کردم، ۳ تا چمدون لباس و ۱ چمدون وسایلم")درد ولخرجی همینه دیگه...
ته:ابوالفضللل ۴ تا چمدون؟؟؟
خانم شین:غر نزنید لطفاااا
راوی:وسایلاشون رو چیدن و خیلی قشنگ شده بود اتاق،۳۰ متر مال ته و ۳۰ متر مال ا.ت و قرار به جای هفت برابر،۶ برابر بشه بخاطر اجاره ی اتاق:>شب شده بود و هردو خسته و کوفته...
"🩰🌷🦩
"وقتی فقط معلم زبان دخترش بودی..."
ا.ت ویو:
۴ ماه گذشته بود که من پیش سه یون بودم و بهش وابسته شده بودم،انگاری جزئی از اون خونه بودم چون همه چیزش رو میدونستم. ولی یکی از بزرگترین اتفاقاتی که افتاده بود این بود که...
"۱ ماه و نیم پیش"
ا.ت ویو:
حس میکردم جدیدا کیم زیادی باهام مهربون شده و رفتاراش عادی نیست،ولی با خودم میگفتم که خب شاید چون ۲ ماه و نیمه اینجا کار میکنم اینجوری شده. تا اینکه...
کیم:ا.ت یه دقیقه میای توی اتاق؟
ا.ت:بله الان میام
کیم:حاضری شبانه روز اینجا کار کنی؟البته درمورد حقوق هم ۷ برابرش رو میدم.
ا.ت:...
کیم:سخته درسته؟
ا.ت:نه ایرادی نداره،به هرحال منم دوست دارم پیش سه یون باشم.
کیم:ممنونم
ا.ت:خواهش میکنم
راوی:ا.ت اون روز خوشحال بود ولی چون قرار بود شبانه روزی کار کنه،باید یه اتاقی داشته باشه برای همین خانم شین و تهیونگ داشتن رو به ا.ت میگفتن.
ا.ت:چقدر اتاق داره اینجا
خانم شین:آره ولی همه یا پره یا برای جلسه هاست
ته:اتاق کنار سه یون پره نه؟
خانم شین:بله و اتاق کنار شماهم کلا تعمیرات نیاز داره و خرابه.
ا.ت:من میتونم روی کاناپه بخوابمااا
خانم شین:متاسفم ولی شبا هیچکس حق خوابیدن توی پذیرایی هارو نداره
ا.ت:پس میام توی اتاق خدمه ها میخوابم
ته:یعنی این خونه یه دونه اتاق کامل نداره؟
خانم شین:فعلا که نداره
ته:پس اتاق سه یون چی؟
خانم شین:اتاق سه یون جا نداره،همه جا عروسک و اسباب بازیه
آقای کیم اتاق شما خیلی بزرگه،نظرتون چیه یه تخت یه نفره بزارید کنار گوشه ی اتاقتون؟
ته:امکان نداره
ا.ت:نمیشه توی دستشویی بخوابم؟
خانم شین:تنها جایی که میمونه حیاط و بالا پشت بومه
ا.ت:قربون شانسم برم
ته:خیله خب،یه تخت بزارید توی اتاقم
خانم شین:اتاق شما از ۶۰ متر هم بزرگتره پس لطفا اینجوری قیافه نگیرید
ته:الان باید دکور اتاق هم تغییر بدیم نه؟
خانم شین:بله
ا.ت ویو:
رفتم خونه لباسام و وسایلم رو گرفتم توی چمدون کردم و بردم و به خانوادم گفتم دارم میرم آمریکا،اوناهم باور کردن:)ولی قبلش دلم میخواست یه کاری کنم پس رفتم آرایشگاه. به خانمه گفتم موهام رو کوتاه کنه،من موهام متوسط بوده ولی از بچگی دلم میخواست چون موهام خیلی صاف و کم پشته مصری بزنم موهامو(نویسنده ی فیکاتون موی مصری خیلی دوس داره:>>) وقتی رسیدم خونه ی کیم،وسایلم رو پیاده کردم، ۳ تا چمدون لباس و ۱ چمدون وسایلم")درد ولخرجی همینه دیگه...
ته:ابوالفضللل ۴ تا چمدون؟؟؟
خانم شین:غر نزنید لطفاااا
راوی:وسایلاشون رو چیدن و خیلی قشنگ شده بود اتاق،۳۰ متر مال ته و ۳۰ متر مال ا.ت و قرار به جای هفت برابر،۶ برابر بشه بخاطر اجاره ی اتاق:>شب شده بود و هردو خسته و کوفته...
"🩰🌷🦩
۹.۴k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.