مروارید آبی

مروارید آبی
Part ⁶²
#خببب یونا بپرس تهیونگ جواب بده
& اومم تهیونگ شغلت و دوست داری یا بخاطر کوک رفتی؟
~ خب معلومه از بچگی من با کوک بزرگ شدم رویای اون راجب شغل و کار رویای و علاقه منم بود
#خوبههه حالا دوباره بچرخونیم
ایندفعه نوبت رسید به من و جیمین
خب زن داداش بپرس من جواب بدم
+ببینم جیمین تاحالا از کسی خوشت اومده؟
#عامم خب... اره
+جدی کیه؟
_ خبب بچرخونید
~نظر منم همینه بچرخونید
به کوک نگاه کردم که سرشو به چپ و راست تکون داد علامت این که الان وقتش نیست منم قانع شدم و ول کردم
بطری چرخید سمت کوک و نامجون
☆ اوه اوه کوک تو باید بپرسی
_خب خبببب جرعت میری؟
☆اخ باشه
_ فردا همه مون و دعوت کن به رستوران نزدیک دریاچه
☆حلههه
&خبب بچرخونید
ایندفعه نوبت رسید به من و میا
~ خب میا باید بپرسه
♡جرعت میری؟
+اره
♡ کوک و ببوس
#جونننننن
ویو لانا
وقتی گفت کوک و ببوس خجالت کشیدم ولی خب به خودم گفتم هیچ دلیلی واسه خجالتی نداره
دستمو گذاشتم پشت گردن کوک و به سمت خودم کشوندم و یه بوسه سطحی رو لباش گذاشتم
#وای قلبممممممممممم
&شتتتتتتت
♡ باورم نمیشه اینکارو کردی
~ چه قشنگگگ
☆چشمام...
_ مرسی (خرذوق)
+چیزه (کلشو خاروند)
میشه من برم بخوابم؟ خیلی خوابم میاد
# تو نخوابی کی بخوابه؟(خنده)
♡اره عزیزم برو بخواب طبقه بالا در سبزه
+ ممنونم شب همگی بخیر


#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۴)

مروارید آبیPart ⁶⁴ویو لانا برخلاف شب های قبل این دفعه خیلی خ...

ببینید کی اومددددد

مروارید آبیPart ⁶¹# (لبخند) _سلام هیونگمیره بغلش*؟ سلاممم کو...

مروارید آبیPart ⁶⁰ویو لانابه منشی مشاورم زنگ زدم و گفتم که...

#شب_خاص Part 20جیهوپ:خب اینج...

قلدر مدرسه ( پارت ۲۳ )

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط