پارت۹۵
پارت۹۵
یوری:درمورد قاچاق بدن دخترا چیمیگی اونا بدون اینکه خبر داشته باشن فروخته میشدن و بسیاری هم اعضای بدنشون و میفروختی تو واقعا چی فکر میکنی فکر میکنی تمام این پدرومادرایی که اینجان از خون بچه هاشون میگذرن
سئوجون:من هیچ پشیمونی ای ندارم به غیر ازهانا(حالت بعد از گریه)
یوری:پس حرف آخرت اینکه
سئوجون:اره همینه
یوری:استراحت اعلام میکنم و حکم بعداز استراحت داد میشود
و یوری از اونجا خارج شد و به سمت اتاقش رفت و حکم و آماده کرد
و دوباره برگشت و ادامه دادگاه و شروع کردن
یوری:حرف آخرت وبگو
سئوجون:من هیچ پشیمونی ندارم و از کارم خیلیم رازی ام و اگر میشد دوباره این کارا رو انجام میدادم
یوری:خب متهم کیم سئوجون شماره ۵۳۴۶ شما بدلیل ۳۵قت*ل و قاچاق اعضای بدن و قاچاق دختران و تج*اوز به بسیاری از دختران و درست کردن تجارت کثیفی ماننده لول*یتا شما محکوم به حکم اعدام هستید
سئوجون:این حکم عادلانه نیست تو فقط بخاطر اینه من دوست صمیمیت و کشتم و میخواستم شوهرت هم بکشم منو داری به اعدام محکوم میکنی
یوری:من حتی اگر مرگ دوستم و سوء قسط با همسرم هم بیخیال بشم چطور میتونم مرگ اینهمه آدم و درنظر نگیرم چطور میتونم هان تمام این خانواده ها به دلیل مرگ عزیزانشون از بین رفتن دارن نابود میشن چطور جرعت میکنی حکم تغییری نمیکنه ببریدش بیرون
و سئوجون و بردن بیرون که یوری گفت
یوری:روح عزیزانتون در آرامشه این مرد به سزای اعمالش رسید دیگه نگران نباشید
و تعظیم میکنه و به اتاق خودش برمیگرده و روپوشش و در میاره و از در میخواد بره بیرون که خبرنگاران جلوشو میگیرن
خبرنگار:نظر شما راجب این دادگاه چی بود
یوری:این یه دادگاه مهم بود و من حکم درست و دادم و البته هیچ وقت از روی احساسات تصمیم نمیگیرم
و یوری از اونجا رفت و سوار ماشینش شد خیلی خسته شده بود و یه راست رفت خونه
....................
یوری:درمورد قاچاق بدن دخترا چیمیگی اونا بدون اینکه خبر داشته باشن فروخته میشدن و بسیاری هم اعضای بدنشون و میفروختی تو واقعا چی فکر میکنی فکر میکنی تمام این پدرومادرایی که اینجان از خون بچه هاشون میگذرن
سئوجون:من هیچ پشیمونی ای ندارم به غیر ازهانا(حالت بعد از گریه)
یوری:پس حرف آخرت اینکه
سئوجون:اره همینه
یوری:استراحت اعلام میکنم و حکم بعداز استراحت داد میشود
و یوری از اونجا خارج شد و به سمت اتاقش رفت و حکم و آماده کرد
و دوباره برگشت و ادامه دادگاه و شروع کردن
یوری:حرف آخرت وبگو
سئوجون:من هیچ پشیمونی ندارم و از کارم خیلیم رازی ام و اگر میشد دوباره این کارا رو انجام میدادم
یوری:خب متهم کیم سئوجون شماره ۵۳۴۶ شما بدلیل ۳۵قت*ل و قاچاق اعضای بدن و قاچاق دختران و تج*اوز به بسیاری از دختران و درست کردن تجارت کثیفی ماننده لول*یتا شما محکوم به حکم اعدام هستید
سئوجون:این حکم عادلانه نیست تو فقط بخاطر اینه من دوست صمیمیت و کشتم و میخواستم شوهرت هم بکشم منو داری به اعدام محکوم میکنی
یوری:من حتی اگر مرگ دوستم و سوء قسط با همسرم هم بیخیال بشم چطور میتونم مرگ اینهمه آدم و درنظر نگیرم چطور میتونم هان تمام این خانواده ها به دلیل مرگ عزیزانشون از بین رفتن دارن نابود میشن چطور جرعت میکنی حکم تغییری نمیکنه ببریدش بیرون
و سئوجون و بردن بیرون که یوری گفت
یوری:روح عزیزانتون در آرامشه این مرد به سزای اعمالش رسید دیگه نگران نباشید
و تعظیم میکنه و به اتاق خودش برمیگرده و روپوشش و در میاره و از در میخواد بره بیرون که خبرنگاران جلوشو میگیرن
خبرنگار:نظر شما راجب این دادگاه چی بود
یوری:این یه دادگاه مهم بود و من حکم درست و دادم و البته هیچ وقت از روی احساسات تصمیم نمیگیرم
و یوری از اونجا رفت و سوار ماشینش شد خیلی خسته شده بود و یه راست رفت خونه
....................
۵۴۷
۱۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.