دارم داغون میشم نمیدونم چی باید. جواب اون عوضیو بدم .....
دارم داغون میشم نمیدونم چی باید. جواب اون عوضیو بدم ......
(۳ هفته پیش)
- داداش گلم بت میگم پاشو بریم خونه اه
+ بابا مگه من بچه دوسالم هر غلطی که میکنم تو باید بالا سرم بلشی هان
- متین دارم بت میگم پاشو بریم اه
+ گفتم من بات هیچ جا نمیام
- نمیای دیه
+ نع
- پ بزور میبرمت ( بش حمله کردمو رستاشو از پشت گرفتمو بردم سمت ماشین )
+ لعنت بهت ولم کن خستم کردی بابا
- با اینکارات فقط منو مامانو نگران میکنی و گند میزنی به ابروی خانواده
+ به خودم مربوطه شمام نمیخواد نگران من باشید خودم بلدم چجوری از پس خودم بر بیام فهمیدی
- توی یه الف بچه
+ اره همین من
- برو تو ماشین
+ گفتم نمیرم دست از سرم بردار اه ( یهو حلم داد و رفت سوار موترش شد و رف )
- لعنت بهت..
- الو مامان
^ جانم
- مامان نتونستم برش گردونم
^ فک نمیکنی داری زیاده روی میکنی آرام
- اما مامان من بدشو کع نمیخوام
^ ارع ولی با این کارت اذیتشم میکنی
- بلشه مامان خدافس...
داداشم متین همش توی مهمونی های مختلف بود اما خب به عنوان نوازنده من پلیش بودمو اینکه داداشم توی اینجور مهمونی ها بود خب یه جورایی برام بد بود دیه امشبم کع اینجوری شد .. هر چیم به گوشیش زنگ میزنم جواب نمیده لعنتی ..
ساعت ۱ شب بود رسیدم خونه لباسامو عوض کردمو خوابیدم .... ساعت تقریبا ۷ بود که گوشیم زنگ خورد هول پریدمو جواب دادم ...
- بله بفرمایید
• شما ارام رستگار هستید
- بله شما ؟
• از بیمارستان تماس میگیرم .. شما چه نسبتی با اقای متین رستگار دارید
- برادرم هستن ، اتفاقی افتاده
• برادرتون دیشب تصادف کردن
- چیییی
• نگران نباشید الان حالشون خوبع اگه میشه خودتونو زودتر برسونید
- بله
ادرسو گرفتمو با بلاترین سرعت رفتم سمت بیمارستان جرعت نداشتم به مامانم بگم چیشده.... رسیدم از پرستار پریبدم اتاقش کجاست و رفتم اونجا بیهوش بود رفتم پیش دکترش ..
پارت 1 نویسنده sa
اسم = aram
(۳ هفته پیش)
- داداش گلم بت میگم پاشو بریم خونه اه
+ بابا مگه من بچه دوسالم هر غلطی که میکنم تو باید بالا سرم بلشی هان
- متین دارم بت میگم پاشو بریم اه
+ گفتم من بات هیچ جا نمیام
- نمیای دیه
+ نع
- پ بزور میبرمت ( بش حمله کردمو رستاشو از پشت گرفتمو بردم سمت ماشین )
+ لعنت بهت ولم کن خستم کردی بابا
- با اینکارات فقط منو مامانو نگران میکنی و گند میزنی به ابروی خانواده
+ به خودم مربوطه شمام نمیخواد نگران من باشید خودم بلدم چجوری از پس خودم بر بیام فهمیدی
- توی یه الف بچه
+ اره همین من
- برو تو ماشین
+ گفتم نمیرم دست از سرم بردار اه ( یهو حلم داد و رفت سوار موترش شد و رف )
- لعنت بهت..
- الو مامان
^ جانم
- مامان نتونستم برش گردونم
^ فک نمیکنی داری زیاده روی میکنی آرام
- اما مامان من بدشو کع نمیخوام
^ ارع ولی با این کارت اذیتشم میکنی
- بلشه مامان خدافس...
داداشم متین همش توی مهمونی های مختلف بود اما خب به عنوان نوازنده من پلیش بودمو اینکه داداشم توی اینجور مهمونی ها بود خب یه جورایی برام بد بود دیه امشبم کع اینجوری شد .. هر چیم به گوشیش زنگ میزنم جواب نمیده لعنتی ..
ساعت ۱ شب بود رسیدم خونه لباسامو عوض کردمو خوابیدم .... ساعت تقریبا ۷ بود که گوشیم زنگ خورد هول پریدمو جواب دادم ...
- بله بفرمایید
• شما ارام رستگار هستید
- بله شما ؟
• از بیمارستان تماس میگیرم .. شما چه نسبتی با اقای متین رستگار دارید
- برادرم هستن ، اتفاقی افتاده
• برادرتون دیشب تصادف کردن
- چیییی
• نگران نباشید الان حالشون خوبع اگه میشه خودتونو زودتر برسونید
- بله
ادرسو گرفتمو با بلاترین سرعت رفتم سمت بیمارستان جرعت نداشتم به مامانم بگم چیشده.... رسیدم از پرستار پریبدم اتاقش کجاست و رفتم اونجا بیهوش بود رفتم پیش دکترش ..
پارت 1 نویسنده sa
اسم = aram
۲.۳k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.