Psychic lover۲۰
Psychic lover۲۰
راستی مدارک!
خوب معمولا تو کشو یا صندوق
از مدارک و سند و…نگهداری میکنن
رفتم سمت کشو ی اتاقش…درش و
باز کردم جز تیغ و تار عنکبوت چیزی
نبود.نکنه قصد داشته…اههه ول کن بابا
الان میاد بدبخت میشی
کشو های بعدی رو باز کردم که
دیدم آخرین کشو باز نشد.هوففف
کلید هارو در اوردم شروع کردم
به امتحان کردنش اما هیچ کدوم
نبود.منم یه دسته کلید گرفتم
مثل اسباب بازی هی باهاش ور میرم
زیر تخت چیزی بود که توجه هم رو جلب
کرد.دستم و بردم.زیر تخت تا
برش دارم اما
اگه تله باشه چی؟هوم؟اون موقعه
حتما من و میفرسته اون دنیا تا
دنبال اسمش بگردم.
خو اصن یه اسم بود دیگه دهن
وا میکردی میگفتی
دستم و دراز کردم زیر تخت برش
داشتم.یه جعبه بود.
تو جعبه یک کلید بود…امتحانش
کردم…اره خودشه،مال کشو بود.
خوب حالا شناسنامه مهمه.
خواستم شناسنامش رو بردارم
که صدای در اومد.
معمولا کسایی که این اختلال رو دارن
چند ساعت یا چند روز طول
میکشه که شخصیت عوض بشه.
اما این…حرفی ندارم.
کشو رو بستم اما وقت نبود قفلش
کنم کلید رو گذاشتم تو جعبش
در اتاق رو آروم باز کردم
دیدم خیلی نزدیکه وقت ندارم در برم
رفتم زیر تختش قایم شدم
اومد تو اتاق بعد چند ثانیه دیدم
یک پارچه افتاد پایین دقت کردم
دیدم تیشرتشه.بعد صدای
سگک کمربند اومد.داره لخت میشه.
ای جان ببینمش…هوفف توبه استغفرالله
نگاه نکنی زشته.
شلوار و باکسر رو که در آورده بود
پرت کرد رو زمین…رفت تو حموم
من سریع اومدم بیرون
ولی پشیمون دوباره برگشتم و
شناسنامه اش رو برداشتم
رفتم تو اتاقم و زیر بالشت قایمش کردم
الان ولش کن انشالله سریع بعد.
اومدم پایین دیدم ساعت۸شده
تصمیم گرفتم کیمچی درست
درست کنم.کلم هارو خیلی
با دقت شستم و شروع کردم
به پختن.۸:۳۰بود کیمچی با برنج
کم کم داشت دم میکشید
رفتم یکم بردارم بخورم تا نیومده که
یک دفعه صداش اومد
…….:از این به بعد تنهایی غذا نخور
سونا:اوهوم
راستی مدارک!
خوب معمولا تو کشو یا صندوق
از مدارک و سند و…نگهداری میکنن
رفتم سمت کشو ی اتاقش…درش و
باز کردم جز تیغ و تار عنکبوت چیزی
نبود.نکنه قصد داشته…اههه ول کن بابا
الان میاد بدبخت میشی
کشو های بعدی رو باز کردم که
دیدم آخرین کشو باز نشد.هوففف
کلید هارو در اوردم شروع کردم
به امتحان کردنش اما هیچ کدوم
نبود.منم یه دسته کلید گرفتم
مثل اسباب بازی هی باهاش ور میرم
زیر تخت چیزی بود که توجه هم رو جلب
کرد.دستم و بردم.زیر تخت تا
برش دارم اما
اگه تله باشه چی؟هوم؟اون موقعه
حتما من و میفرسته اون دنیا تا
دنبال اسمش بگردم.
خو اصن یه اسم بود دیگه دهن
وا میکردی میگفتی
دستم و دراز کردم زیر تخت برش
داشتم.یه جعبه بود.
تو جعبه یک کلید بود…امتحانش
کردم…اره خودشه،مال کشو بود.
خوب حالا شناسنامه مهمه.
خواستم شناسنامش رو بردارم
که صدای در اومد.
معمولا کسایی که این اختلال رو دارن
چند ساعت یا چند روز طول
میکشه که شخصیت عوض بشه.
اما این…حرفی ندارم.
کشو رو بستم اما وقت نبود قفلش
کنم کلید رو گذاشتم تو جعبش
در اتاق رو آروم باز کردم
دیدم خیلی نزدیکه وقت ندارم در برم
رفتم زیر تختش قایم شدم
اومد تو اتاق بعد چند ثانیه دیدم
یک پارچه افتاد پایین دقت کردم
دیدم تیشرتشه.بعد صدای
سگک کمربند اومد.داره لخت میشه.
ای جان ببینمش…هوفف توبه استغفرالله
نگاه نکنی زشته.
شلوار و باکسر رو که در آورده بود
پرت کرد رو زمین…رفت تو حموم
من سریع اومدم بیرون
ولی پشیمون دوباره برگشتم و
شناسنامه اش رو برداشتم
رفتم تو اتاقم و زیر بالشت قایمش کردم
الان ولش کن انشالله سریع بعد.
اومدم پایین دیدم ساعت۸شده
تصمیم گرفتم کیمچی درست
درست کنم.کلم هارو خیلی
با دقت شستم و شروع کردم
به پختن.۸:۳۰بود کیمچی با برنج
کم کم داشت دم میکشید
رفتم یکم بردارم بخورم تا نیومده که
یک دفعه صداش اومد
…….:از این به بعد تنهایی غذا نخور
سونا:اوهوم
۵.۹k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.