فیک به عشق باور دارم

فیک به عشق باور دارم
پارت : ۲۵
که فیلیکس میره و با وسیله ای بر میگرده و با حرفاش نفس ا.ت بند میاد و کلی استرس میگیره
فیلیکس: اون حرف ها رو ... با کی بودی؟!
ا.ت با حرص فریاد میزنه : با توووووو
فیلیکس: بهت فرصت میدم ... حرفتو پَس بگیری ...
ا.ت : چرا باید حقیقتو ... پَس بگیرم ؟
حقیقت هم مگه میشه پَس گرفت ؟
ا.ت با حرص و عصبانیت بلند میشه و توی روی فیلیکس می ایسته و میگه : اگه قبول کنی یا نه ... بازم فرقی نداره !(اروم) حقیقت...حقیقت عه !( با تاکید )
فیلیکس: آها... باشه ... خیلی خُب ... خانم کیم ... این رو میبینی؟
ا.ت : آره...
فیلیکس: این ... یه وسیله خاصیه که واسه ی آدمای خاصه ... پس منم میدمش به تو !
ا.ت : خفه ... اگه من بهت توهین کردم و روی مخ نداشته ات راه رفتم ... باید آلان از آب جوش هم بیشتر جوش می‌آوری... پس اگه الان ارومی ... یه دلیلی داره !
اون اشغال هر چیزی باشه ... هدیه نیس !
فیلیکس: مثل همیشه زود فهمیدی !
ا.ت : چیه ؟ اون وسیله چیه؟
فیلیکس: با این من ... میتونم کنترلت کنم ...
ا.ت جیغی خیلی بلندی میزنه که انگار کل وجودش جیغ میزنه ... و صدایی دیگه از اون اتاق نمیاد !
زمان حال ... ویو کوک و ته :
تهیونگ: بنظرت صدای چی بود ؟!
کوک : نمیدونم !
تهیونگ: شبیه جیغ بود !
کوک : آره...
تهیونگ : اما خيلی بلند بود ... بعید میدونم کسی بتونه اونقدر بلند جیغ بزنه !
کوک : درسته... انگار با کل وجودش جیغ زد هر چی که بود ...
تهیونگ: دقیقا ...
که یهو ......



مايل به حمایت بیب ¿
دیدگاه ها (۲۲)

فیک ددی روانی من پارت : ۱۸ ویو ا.ت : توی افکارم غرق شده بودم...

فیک مافیای خشن من (گایز یه چیزی بگم این فیک یکم تخیلی هم هس ...

تو فقط برای منی پارت: ۵ ملت هم شروع میکنن به دست زدن که با ب...

ددی روانی من پارت : ۱۷کوک‌ : شاید ا.ت : نهههههه ...(گریه)کوک...

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

وقتی وسط دعوا بهت سیلی میزنن، سرت میخوره بهمیز و بیهوش میشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط