پارت34
#پارت34
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
_ برای مشتری های دست به نقدی مثل تو همیشه بیکارم ، بیام یا میای؟!
+ نه آدرس بده خودم میام
_ اوف چشم ، لوکیشن میفرستم تو وات
+ حله فعلا
بعد از اینکه لباس مناسبی پوشیدم به سمت لوکیشنی که مارال فرستاد رفتم و ماشینو تو کوچه پارک کردم
نگاهی به ساختمون سه طبقه ای که رو به روم بود انداختم و زنگ زدم بهش
+ رسیدم ، درو باز کن
_ بازه ارسی جونم
از مخفف کردن اسمم اونم توسط زنای دوهزاری متنفر بودم ، اما چون کارم بهش گیر بود سکوت کردم
به طبقه ی دوم رفتم و وارد واحدی که درش باز بود شدم ، بوی عود توی خونه پیچیده بود
درو بستم و مارالو صدا زدم
+ مارال کجایی؟!
_ تو اتاقم بیا اینجا
به سمت صدا رفتم و با دیدنش که روی صندلی نشسته بود و مشغول لاک زدن بود گفتم:
+ الان چه وقتِ لاک زدنه؟
دست از کارش برداشت و با ناز گفت:
_ پس وقت چیه عشقم؟!
قدمی به سمتش رفتم و با شیطنتگفتم:
+ معلومه وقت عشق و حال عزیزم
_ پولی به حسابم نیومد هانی
وزه زرنگ تر از این حرفا بود!! اول پولو میگرفت بعد کار انجام میداد....
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
_ برای مشتری های دست به نقدی مثل تو همیشه بیکارم ، بیام یا میای؟!
+ نه آدرس بده خودم میام
_ اوف چشم ، لوکیشن میفرستم تو وات
+ حله فعلا
بعد از اینکه لباس مناسبی پوشیدم به سمت لوکیشنی که مارال فرستاد رفتم و ماشینو تو کوچه پارک کردم
نگاهی به ساختمون سه طبقه ای که رو به روم بود انداختم و زنگ زدم بهش
+ رسیدم ، درو باز کن
_ بازه ارسی جونم
از مخفف کردن اسمم اونم توسط زنای دوهزاری متنفر بودم ، اما چون کارم بهش گیر بود سکوت کردم
به طبقه ی دوم رفتم و وارد واحدی که درش باز بود شدم ، بوی عود توی خونه پیچیده بود
درو بستم و مارالو صدا زدم
+ مارال کجایی؟!
_ تو اتاقم بیا اینجا
به سمت صدا رفتم و با دیدنش که روی صندلی نشسته بود و مشغول لاک زدن بود گفتم:
+ الان چه وقتِ لاک زدنه؟
دست از کارش برداشت و با ناز گفت:
_ پس وقت چیه عشقم؟!
قدمی به سمتش رفتم و با شیطنتگفتم:
+ معلومه وقت عشق و حال عزیزم
_ پولی به حسابم نیومد هانی
وزه زرنگ تر از این حرفا بود!! اول پولو میگرفت بعد کار انجام میداد....
۱.۹k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.