Wild rose cabaret

• Wild rose cabaret •

#part210

#leoreza

با نگه داشتن ماشین با هم پیاده شدیم دستش رو گرفتم و با هم رفتیم داخل

پله ها رو رفتیم بالا که مامان با لبخند کنارمون اومد دستی به کمر پانیذ کشیدم و وادارش کردم بر

سری تکون داد و رفت روبه مامان گفتم
_جانم کاری داشتی

فرانک: نه عزیزم برو استراحت کن

_دلا کجاست

_پیشه نیکا ست خیالت راحت برو

باشه ای گفتم و رفتم اتاق بدون توجه به چیز دیگه رفتم حموم تا دوشی بگیرم لباس هام رو درآوردم و شیر آب رو باز کردم

با قرار گرفتم زیر آب گرفم خستگی از تنم رفت

.
.
.
.

با پوشیدن یه شلوار اکتفا دادم سمت پانید رفتم و گوشه ی تخت نشستم خیلی آروم خوابیده ، تاثیر دارو بیش از حد بود و همش خوابش میومد

دستی به گونه اش کشیدم و بلند شدم
رو تخت دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم

با پیچیدن عطر موهاش دیونه شدم دریغ نکردم همون لحظه بوسه ای به موهاش زدم

نفسی عمیقی کشیدم و چشمام رو بستم ....


#paniz

از سرویس بیرون اومدم و نگاهی به رضا کردم لبخندی زدم این چند روز خواب درست و حسابی نداشت

پتو ای که از روش کنار رفته بود رو روش انداختم ، به سمت پنجره رفتم و پرده رو کشیدم

دلم برای دلا تنگ شده بود سریع از اتاق بیرون اومدم و به اتاق نیکا رفتم
خیلی سریع رسیدم دوست داشتم ببینم دخترم در نبود چیکار کرد

دستی به دستگیره کشیدم و درو باز کردم با دیدن....

#panleo
#mehrashad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
دیدگاه ها (۱۴)

• Wild rose cabaret •#part211#panizبا دیدن دلا میان نیکا و م...

• Wild rose cabaret •#part212#panizتکیه دادم به بالشت و نگاه...

• Wild rose cabaret • #part209#leoreza _اون موقع شاید مامانت...

• Wild rose cabaret •#part208#leoreza محراب: منو باش ببینم م...

ادامه پارت پنجسونیک: اوکی پس بیاد بریم... برگشتیم و از امی و...

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط