دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_60

+با لونا کلی مغازه هارو گشتیم وآخر لباس خریدیم(عکس میدم)
و رفتیم خونه آماده شدیم چیه سمت بار رفتیم.

ویو رسیدن به بار

+بوی الکل و سیگار کل اونجا رو گرفته بود.
با لونا رفتیم و روی یکی از میز های بار نشستیم.
کلی دختر هرزه بود که خودشون رو به پسرا میمالوندن.
لونا که از همون اول داشت الکل میخورد ولی زیاد مست نشده بود.
حوصلم سررفته بود.

+لونا

لونا:هوم

+بهتر نیست دیگه بریم ساعت یازدهه.

لونا:باشه

+بلند شدیم بریم بیرون که یه پسر جلوم سبز شد.

! چطوره امشبو بامن باشی بیب(مست)

+گمشو برو اون طرف.
خواستم ازش رد بشم که نذاشت.

!بهتره خودم دست به کار شم(مست)

+دستشو آورد سمتم که محکم زدم تو گوشش و دست لونا رو گرفتم و از بار بیرون زدم.

لونا:خوبی کاریت که نکرد؟

+نه

لونا:فک کنم باید پیاده بریم.

+چرا؟

لونا:آخه چطور ماشین این موقع شب گیر بیاریم.

+هوففف بیا بریم.
داشتیم پیاده میرفتیم که گوشیمو از کیفم درآوردم ۳۰تماس از دست رفته از یونگی داشتم.
فک کنم برم خونه کلمو می‌کنه.
گوشیو گذاشتم تو کیف که لونا گفت:

لونا:ا/ت من خستم شد یکم اینجا میشینم.

+باشه
لونا نشسته بود که چند تا مرد سیاه پوش نزدیکمون شدن.

لونا:شما کی هستین؟

+میخواستم چیزی بگم که چیزی تو شکمم فرو رفت.
یه بار
دوبار
سه بار
چاقو رو فرو کرد ؤ درآورد.
محکم افتادم زمین.
چشمام تار میدید و فقط صدای داد لونا رو شنیدم.

ادامه دارد.................🌱
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_61+با سوزشی توی دستم بیدار شدم.آروم نگاه...

اسلاید اول ا/ت🌱🌱🌱اسلاید دوم یونگیاسلاید سوم لونااسلاید چهارم...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_59 الکس:رو مخ من راه نرو+اگه برم چی میشه...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_58 +در حموم رو محکم بستم و روی کف حموم ن...

Part:20_____________________________ لونا " تا شب با اجوما ک...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۱#

Part;2۸________________________________سوهو؛ امر کنید قربانج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط