سوراخ پارت 15
#یونا
بخاطر اصرار کوک رفتم بیمارستان....البته با سوهو. ...سوهو دوست صمیمی منه و از بچگی باهم بزرگ شدیم ...من همه رازامو به اون میگم..
+سوهو بنظرت جواب آزمایش چی میشه؟حتما ....
-اه دختر انقد نفوذ بد نزن ....
+ا دکتر اومد....
×من واقعا نمیدونم چی بگم این یکی از نادر ترین دفعات هست....سوراخ قلبتون نسبت به دفعه قبل یک سانت کوچیک تر شده....
+جدی؟!
-وای این عالیه دختر....
×راستش یه چیز دیگه هم هست....
+چیشده دکتر؟!
-منظورت چیه؟
×ناکاهارا چان شما....شما باردار هستید. ....
-وات؟این زری ک الان زدی چی بود؟؟؟؟؟؟😠😕😑
+شما...شما مطمئن هستید؟؟؟؟
×بله....شما کی ازدواج کردید؟😞
+راستش در این مورد الان نمیتونم به هیچکدومتون چیزی بگم....میدونم شما ها مثل خواهر و برادرمید. ...ولی لطفا در این مورد چیزی نپرسید....
-آخه...
+لطفا..
#شب
#جونگکوک
از کمپانی برگشتم ....حتما یونا هم برگشته خونه...چون صدای آب میاد....
هان؟!
این دیگه چیه؟😨....😨....😨ب...بار....دار...؟؟؟؟؟؟؟؟
سریع رفتم پشت در حمام...
-یونا..
در حموم رو باز کرد...
+سلام کوکی ....خسته نباشی چند لحظه صبر کن الان میام بیرون .....
-باشه...
رفتم و روی کاناپه نشستم....هوووووف😨💔این چطور ممکنه؟؟؟یعنی من انقدر وحشی هستم....بچه ...آخه وااااااااااااای خدااااااااااا
+سلام مجدد مستر جئون
نشست توی بغلم. ...
-سلام ....خوبی ....رفتی دکتر (روش خود نفهمی)
+آره گلم رفتم....و.....
-و....چی؟!
+خیلی عجیبه ولی گفت یه شکی چیزی باعث شده کوچیکتر بشه....
-جدی؟!اینکه عالیه❤💋(لباشو بوسیدم)
+آره ....من فکر میکنم اینا همش بخاطر وجود تو توی زندگیمه
-من قربونت برم چاپلوس کوچولوی من 😈💋💋....دیگه چیزی نگفت؟؟؟؟
+چ..چرا...و..ولی...
-یونا....آروم باش و بگو...
+خب ....من.....بار...باردارم....😓
-😨جیز باردار.....
+کوک....
-جا..نم
+تو ک میدونی پس چرا میپرسی؟؟؟
-چی؟
+هوووف خدا حداقل برگه آزمایشو تو دستت نمیگرفتی😁😁😁😁
-(خیط شدم...😑😑😑💔)خیلی خب من بازیگر خوبی نیستم....ولی بدون عاشقتم....❤💋
+منم عاشقتم...بابای نی نی ...😁💋❤
...ادامه پارت بعدی...
منتظر کامنتاتون هستم.💋❤
#پست_جدید
#سوراخ
بخاطر اصرار کوک رفتم بیمارستان....البته با سوهو. ...سوهو دوست صمیمی منه و از بچگی باهم بزرگ شدیم ...من همه رازامو به اون میگم..
+سوهو بنظرت جواب آزمایش چی میشه؟حتما ....
-اه دختر انقد نفوذ بد نزن ....
+ا دکتر اومد....
×من واقعا نمیدونم چی بگم این یکی از نادر ترین دفعات هست....سوراخ قلبتون نسبت به دفعه قبل یک سانت کوچیک تر شده....
+جدی؟!
-وای این عالیه دختر....
×راستش یه چیز دیگه هم هست....
+چیشده دکتر؟!
-منظورت چیه؟
×ناکاهارا چان شما....شما باردار هستید. ....
-وات؟این زری ک الان زدی چی بود؟؟؟؟؟؟😠😕😑
+شما...شما مطمئن هستید؟؟؟؟
×بله....شما کی ازدواج کردید؟😞
+راستش در این مورد الان نمیتونم به هیچکدومتون چیزی بگم....میدونم شما ها مثل خواهر و برادرمید. ...ولی لطفا در این مورد چیزی نپرسید....
-آخه...
+لطفا..
#شب
#جونگکوک
از کمپانی برگشتم ....حتما یونا هم برگشته خونه...چون صدای آب میاد....
هان؟!
این دیگه چیه؟😨....😨....😨ب...بار....دار...؟؟؟؟؟؟؟؟
سریع رفتم پشت در حمام...
-یونا..
در حموم رو باز کرد...
+سلام کوکی ....خسته نباشی چند لحظه صبر کن الان میام بیرون .....
-باشه...
رفتم و روی کاناپه نشستم....هوووووف😨💔این چطور ممکنه؟؟؟یعنی من انقدر وحشی هستم....بچه ...آخه وااااااااااااای خدااااااااااا
+سلام مجدد مستر جئون
نشست توی بغلم. ...
-سلام ....خوبی ....رفتی دکتر (روش خود نفهمی)
+آره گلم رفتم....و.....
-و....چی؟!
+خیلی عجیبه ولی گفت یه شکی چیزی باعث شده کوچیکتر بشه....
-جدی؟!اینکه عالیه❤💋(لباشو بوسیدم)
+آره ....من فکر میکنم اینا همش بخاطر وجود تو توی زندگیمه
-من قربونت برم چاپلوس کوچولوی من 😈💋💋....دیگه چیزی نگفت؟؟؟؟
+چ..چرا...و..ولی...
-یونا....آروم باش و بگو...
+خب ....من.....بار...باردارم....😓
-😨جیز باردار.....
+کوک....
-جا..نم
+تو ک میدونی پس چرا میپرسی؟؟؟
-چی؟
+هوووف خدا حداقل برگه آزمایشو تو دستت نمیگرفتی😁😁😁😁
-(خیط شدم...😑😑😑💔)خیلی خب من بازیگر خوبی نیستم....ولی بدون عاشقتم....❤💋
+منم عاشقتم...بابای نی نی ...😁💋❤
...ادامه پارت بعدی...
منتظر کامنتاتون هستم.💋❤
#پست_جدید
#سوراخ
۱۷.۸k
۱۷ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.