پارت1۳
پارت1۳
*پرش زمانی به بیمارستان*
ویو شوگا
حال اما خیلی بد بود و مثل اینکه بیهوش شده بود سریع بردنش اتاق عمل ما با پسرا هم دم در اتاق عمل منتظر بودیم که بعد از ۲ساعت دکتر اومد بیرون
شوگا:دکتر حالش چطوره؟
دکتر:حالشون خوبه و تا چند دقیقه دیگه بهوش میان ولی متاسفانه نتونستیم بچه رو نگه داریم
شوگا:ممنون(ناراحتی)
رفتم تو اتاق که دیدم اما بهوش اومد و داره گریه میکنه
شوگا:چرا اشکای قشنگت و داری حروم میکنی میدونی چشات ضعیف میشهدخوشگلم
اما:اخه بچم و از دست دادم(گریه)
شوگا:اشکالی نداره ما بازم بچه میسازیم مهم اینه حال تو خوبه
اما:ممنونم که تو هرشرایطی کنارمی ولی یه درخواست دارم
شوگا:بگو
اما:میخوام دختر کیم و به سرپرستی بگیریم و براش مادری کنم چون اون بچه اس و گناهی نداره نباید بزاریم دست کیم بهش برسه باید به همه بگیم که اون بچه خودمونه
شوگا:حالاکه انقدر دوسش داری باشه
اما:ممنونم پیشی خوشگله
شوگا:هعی نگاه کن من بزرگترین مافیام اونوقت به من میگه پیشی
اما:خب حالا توهم میگم کی مرخص میشم
شوگا:من الان باید کارای ترخیص و انجام بدم
اما: باشه
......
*پرش زمانی به بیمارستان*
ویو شوگا
حال اما خیلی بد بود و مثل اینکه بیهوش شده بود سریع بردنش اتاق عمل ما با پسرا هم دم در اتاق عمل منتظر بودیم که بعد از ۲ساعت دکتر اومد بیرون
شوگا:دکتر حالش چطوره؟
دکتر:حالشون خوبه و تا چند دقیقه دیگه بهوش میان ولی متاسفانه نتونستیم بچه رو نگه داریم
شوگا:ممنون(ناراحتی)
رفتم تو اتاق که دیدم اما بهوش اومد و داره گریه میکنه
شوگا:چرا اشکای قشنگت و داری حروم میکنی میدونی چشات ضعیف میشهدخوشگلم
اما:اخه بچم و از دست دادم(گریه)
شوگا:اشکالی نداره ما بازم بچه میسازیم مهم اینه حال تو خوبه
اما:ممنونم که تو هرشرایطی کنارمی ولی یه درخواست دارم
شوگا:بگو
اما:میخوام دختر کیم و به سرپرستی بگیریم و براش مادری کنم چون اون بچه اس و گناهی نداره نباید بزاریم دست کیم بهش برسه باید به همه بگیم که اون بچه خودمونه
شوگا:حالاکه انقدر دوسش داری باشه
اما:ممنونم پیشی خوشگله
شوگا:هعی نگاه کن من بزرگترین مافیام اونوقت به من میگه پیشی
اما:خب حالا توهم میگم کی مرخص میشم
شوگا:من الان باید کارای ترخیص و انجام بدم
اما: باشه
......
۲.۴k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.