اسم دیدار

اسم: دیدار🍷

season ②. p¹⁵

راوی:
اونها به سمت فرودگاه حرکت کردن. ا/ت از تهیونگ درخواست کرده بود که قبل از اینکه بخواد بره، پدر و مادرسو برای اخرین بار ببینه. ولی تهیونگ اجازه نداد و ا/ت بشدت ناراحت و عصبانی بود.
تهیونگ وقتی دید ا/ت درحال لج کردن باهاشه، عصبانی شد و بجای اینکه تو صورت زیبای ا/ت سیلی بزنه، ب یکی از بادیگاردا سیلی زد و گفت....

تهیونگ: ا/ت، تو فردا با جت شخصی من میای

ا/ت:...........(ترسیده)

راوی:
تهیونگ رفت ، بدون هیچ خداحافظی. ا/ت بلافاصله تا تهیونگ رفت، سریعا به سمت اون بادیگارد هجوم اورد و بهش گفت

ا/ت: وای تروخدا ببخشید همش تقصیر منه......

بادیگارد: نه مشکلی نیست خانم. ولی اگه همین الان از پیشم نرین، امکان اینکه توسط ارباب قتل عام بشم، زیاده..... لطفا ازینجا برین....

ا/ت: باشه....
بازم خیلی ببخشید.....

ویو تهیونگ:
عصبانیم، بیشتر از چیزی که فمرشو کنم.......چرا...؟؟؟ چون...... چون.........بخاطر اون تماسه....... بخاطر مکالمه ی داخل اون تماس....... هیچ امید دیگع ای ندارم. شاید بهتر بود با وجو اون تماس، ا/ت رو تنها نمیذاشتم. ولی شاید اگه همراه من میبود اتفاق بدی براش می افتاد