من اتم کره زندگی میکنم مامانم و بابام آمریکا زندگی میکنن
من اتم کره زندگی میکنم مامانم و بابام آمریکا زندگی میکنن
با دوستم سونا اومدیم جنگل باهم فیلم نگا میکردیم که یهو
در با شتاب باز شد چند تا مرد با تفنگ ریختن خونه
سونا هستم من دوست دختر سوهونم میدونستم قراره افراد
گروه پارک بیان لقب اونا عقاب خونین هست حتی پلیس ها هم نمیتونن اونا رو دستگیر کنن
من با خودم ات رو آوردم جنگل تا وقتی اونا بیان بگم ات دوست دختر سوهون هس
ات:چرا اومدین داخل
1: دوست دختر سوهون کیه
سونا:هق شما کی هستین
1:یا جواب بدین یا میکشمتون
سونا:اونه.....ات دوست دختر سوهون هس
ات:سونا چی میگی
سونا:گمشو دختره ی هرزه
ویو ات
لال شده بودم مرد تفنگ رو گرفت سمت سونا و زد
از هوش رفتم
.
بیدار شدم دیدم توی یه اتاقم
ات:کسی نیست کمکم کنه
1:ارباب بیدار شد
ات:آقا لطفا کمکم کن
در باز شد 3 تا مرد اومدن توی اتاق (کوک ته جیمین)
مرد1 :برو بیرون
1:چشم ارباب
ات:آقا من کاری نکردم کمکم کن من.....
مرد یه چک به دختره زد و گفت :توی عمارتمون جاسوسی میکنی
ات:من جاسوس نیستم...
یه چک دیگه زد گفت: دروغ نگو سونا دروغ نگو
ات:سونا
مرد میخواست چک دیگه بزنه ات گفت : من سونا نیستم س.سونا مرده
مرد:چی
اون یکی مرد زبون باز کرد گفت :اسمت چیه
ات:م.من اتم
داشتن با هم حرف میزدن
تهیونگ: ما تا حالا ات خدمتکار نداشتیم
کوک:چیکارش کنیم اگه ولش کنیم میره همه چیزو به پلیس میگه
جیمین : از این به بعد خدمتکار ما میشه
کوک:باید به بقیه هم بگیم
جیمین:لازم نیس چون اونا هم قبول میکنن اگر قبول نکردن دختر رو میکشیم
رفتن پیش ات و دستای اونو باز کردن
ات: من راست میگم کاری نکردم من میخوام برم
تهیونگ:حرف نزن بسته
ات دیگه حرف نزد
بادیگارد ها ات رو بردن عمارت آجوما گفت این کیه
بادیگارد:این خدمتکار جدیده
آجوما بیارش توی اتاق
ات:دستمو ول کن
بادیگارد ات رو سمت اتاق پرت کرد آجوما گفت میتونی بری
بادیگارد رفت آجوما : بلند شو بشین
ات نشست
آجوما:اینجا عمارت پارک هست ملقب به عقاب خونین
اینجا نباید فرار کنی باید حرف گوش کن باشی اگر اربابا حس کنن دست از پا خطا کردی میمیری تو الان خدمتکار سطح 3 هستی باید کل کف عمارت رو دستمال بکشی و دکوری ها رو تمیز کنی
لباسات اینه میپوشید و شروع به کار میکنی
سوالی داری ؟
ات: من میخوام برم
آجوما: اگه بخوای فرار کنی ممکنه دیگه پاهات رو نداشته باشی حالا خود دانی ♥️
با دوستم سونا اومدیم جنگل باهم فیلم نگا میکردیم که یهو
در با شتاب باز شد چند تا مرد با تفنگ ریختن خونه
سونا هستم من دوست دختر سوهونم میدونستم قراره افراد
گروه پارک بیان لقب اونا عقاب خونین هست حتی پلیس ها هم نمیتونن اونا رو دستگیر کنن
من با خودم ات رو آوردم جنگل تا وقتی اونا بیان بگم ات دوست دختر سوهون هس
ات:چرا اومدین داخل
1: دوست دختر سوهون کیه
سونا:هق شما کی هستین
1:یا جواب بدین یا میکشمتون
سونا:اونه.....ات دوست دختر سوهون هس
ات:سونا چی میگی
سونا:گمشو دختره ی هرزه
ویو ات
لال شده بودم مرد تفنگ رو گرفت سمت سونا و زد
از هوش رفتم
.
بیدار شدم دیدم توی یه اتاقم
ات:کسی نیست کمکم کنه
1:ارباب بیدار شد
ات:آقا لطفا کمکم کن
در باز شد 3 تا مرد اومدن توی اتاق (کوک ته جیمین)
مرد1 :برو بیرون
1:چشم ارباب
ات:آقا من کاری نکردم کمکم کن من.....
مرد یه چک به دختره زد و گفت :توی عمارتمون جاسوسی میکنی
ات:من جاسوس نیستم...
یه چک دیگه زد گفت: دروغ نگو سونا دروغ نگو
ات:سونا
مرد میخواست چک دیگه بزنه ات گفت : من سونا نیستم س.سونا مرده
مرد:چی
اون یکی مرد زبون باز کرد گفت :اسمت چیه
ات:م.من اتم
داشتن با هم حرف میزدن
تهیونگ: ما تا حالا ات خدمتکار نداشتیم
کوک:چیکارش کنیم اگه ولش کنیم میره همه چیزو به پلیس میگه
جیمین : از این به بعد خدمتکار ما میشه
کوک:باید به بقیه هم بگیم
جیمین:لازم نیس چون اونا هم قبول میکنن اگر قبول نکردن دختر رو میکشیم
رفتن پیش ات و دستای اونو باز کردن
ات: من راست میگم کاری نکردم من میخوام برم
تهیونگ:حرف نزن بسته
ات دیگه حرف نزد
بادیگارد ها ات رو بردن عمارت آجوما گفت این کیه
بادیگارد:این خدمتکار جدیده
آجوما بیارش توی اتاق
ات:دستمو ول کن
بادیگارد ات رو سمت اتاق پرت کرد آجوما گفت میتونی بری
بادیگارد رفت آجوما : بلند شو بشین
ات نشست
آجوما:اینجا عمارت پارک هست ملقب به عقاب خونین
اینجا نباید فرار کنی باید حرف گوش کن باشی اگر اربابا حس کنن دست از پا خطا کردی میمیری تو الان خدمتکار سطح 3 هستی باید کل کف عمارت رو دستمال بکشی و دکوری ها رو تمیز کنی
لباسات اینه میپوشید و شروع به کار میکنی
سوالی داری ؟
ات: من میخوام برم
آجوما: اگه بخوای فرار کنی ممکنه دیگه پاهات رو نداشته باشی حالا خود دانی ♥️
۶.۰k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.