Part130
#Part130
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
_ برو، خوش بگذره
سام زیر گوشم با صدای بلند گفت
+ آماده ای؟
ترسیدم، میخواستیم از اینجا بپریم پایین! وای از ترس زیاد حس میکردم دارم بالا میارم جیغ زدم
_ نه سام پشیمون شدم
سام داد زد
_ دیگه دیره، خودت رو محکم بگیر، هنوز حرفش تموم نشده بود که احساس کردم زیر پام هیچی نیست
انقدر شوکه بودم تا چند لحظه همش دنبال جایی میگشتم که پام رو بذارم
دیگه صدای باد و فشار وحشتناک داخل هواپیما وجود نداشت
با دو شدن هواپیما از ما تازه متوجه شدم تو هوا معلقیم
حس رها شدن داشتم
تازه یادم اومد جیغ بزنم
همینکه جیغ بلندی کشیدم حس کردم داریم به سرعت میریم پاییم
با صدای بلند جیغ میکشیدم
حس میکردم الان با زمین یکسان میشم که یهو با صدای که اومد و باز شدن چتری کشیده شدیم بالا و یواش یواش و اروم اروم ارتفاعمون تنظیم شد
_ چه حسی داری...
نطقم بریده بود و فقط به ارتفاعم و اون منظره ی رو بروم نگاه میکردم
منظره ی تهران با اون همه دود و در عین حال اون همه خونه... راه ها و جاده هایی که از این جا سایزشون در حد یک مورچه بود...
بغل گوشم گرم شد
_ شیرینم، جات خوبه
انقدر محو اون هیجان داخل وجودم بودم که نفهمیدم چه جوابی دادم ولی اون جواب واقعی من بود
_ خیلی خوبه سامی، خیلی خوب، وای سام منظرش عالیه...
تو گو خندید و باز گردنم گرم شد
_ منظره ی من عالی تره
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
_ برو، خوش بگذره
سام زیر گوشم با صدای بلند گفت
+ آماده ای؟
ترسیدم، میخواستیم از اینجا بپریم پایین! وای از ترس زیاد حس میکردم دارم بالا میارم جیغ زدم
_ نه سام پشیمون شدم
سام داد زد
_ دیگه دیره، خودت رو محکم بگیر، هنوز حرفش تموم نشده بود که احساس کردم زیر پام هیچی نیست
انقدر شوکه بودم تا چند لحظه همش دنبال جایی میگشتم که پام رو بذارم
دیگه صدای باد و فشار وحشتناک داخل هواپیما وجود نداشت
با دو شدن هواپیما از ما تازه متوجه شدم تو هوا معلقیم
حس رها شدن داشتم
تازه یادم اومد جیغ بزنم
همینکه جیغ بلندی کشیدم حس کردم داریم به سرعت میریم پاییم
با صدای بلند جیغ میکشیدم
حس میکردم الان با زمین یکسان میشم که یهو با صدای که اومد و باز شدن چتری کشیده شدیم بالا و یواش یواش و اروم اروم ارتفاعمون تنظیم شد
_ چه حسی داری...
نطقم بریده بود و فقط به ارتفاعم و اون منظره ی رو بروم نگاه میکردم
منظره ی تهران با اون همه دود و در عین حال اون همه خونه... راه ها و جاده هایی که از این جا سایزشون در حد یک مورچه بود...
بغل گوشم گرم شد
_ شیرینم، جات خوبه
انقدر محو اون هیجان داخل وجودم بودم که نفهمیدم چه جوابی دادم ولی اون جواب واقعی من بود
_ خیلی خوبه سامی، خیلی خوب، وای سام منظرش عالیه...
تو گو خندید و باز گردنم گرم شد
_ منظره ی من عالی تره
۳.۹k
۲۷ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.