ویو ات
ویو ات
درو باز کردم ی دخترنچسببب جلو در بود با نگاه اول ...
ازش متنفر شدم
نایون: تو خدمتمار جدیدی؟
ات: بله
نایون: برو اونور میخوام برم پیش کوکیی جونم
چی کوکییی ؟ اها ارباب و میگه فکنم مهمونشون اینه
ات: بله بفرمایید
منو کنار زد
نایون: کوووووووکیییی جونم کجایی
ارباب لم داده بود و با صدای دختره عصبی شد
کوک: اینجاااا چیکار میکنی
نایون خودشو چسبوند بش
نایون: عشقم این چه ترظ حرف زدنهه
ناراحتی مه اومد( لوسسسسس)
کوک: هه ناراحت چیه .. خوش اومدی
تهیونگ:🧐😳
ات رفت اشپز خونه
کوک: تهیونگ ب جیمین بگو زودتر بیاد
تهیونک: باشه😳
نایون نشست رو پای جونگ کوک
جونگ کوکم خودشو ولو کرده بود رو کاناپه
نایون لیوانو پر شراب کرد و جلو کوک گرفت
نایون: ددی جونم بیا یکم مست کنیم نظرت چیه؟
تهیونگ : شما راحت باشید من برم اشپز خونه
تهیونگ ویو
درو باز کردم ی دخترنچسببب جلو در بود با نگاه اول ...
ازش متنفر شدم
نایون: تو خدمتمار جدیدی؟
ات: بله
نایون: برو اونور میخوام برم پیش کوکیی جونم
چی کوکییی ؟ اها ارباب و میگه فکنم مهمونشون اینه
ات: بله بفرمایید
منو کنار زد
نایون: کوووووووکیییی جونم کجایی
ارباب لم داده بود و با صدای دختره عصبی شد
کوک: اینجاااا چیکار میکنی
نایون خودشو چسبوند بش
نایون: عشقم این چه ترظ حرف زدنهه
ناراحتی مه اومد( لوسسسسس)
کوک: هه ناراحت چیه .. خوش اومدی
تهیونگ:🧐😳
ات رفت اشپز خونه
کوک: تهیونگ ب جیمین بگو زودتر بیاد
تهیونک: باشه😳
نایون نشست رو پای جونگ کوک
جونگ کوکم خودشو ولو کرده بود رو کاناپه
نایون لیوانو پر شراب کرد و جلو کوک گرفت
نایون: ددی جونم بیا یکم مست کنیم نظرت چیه؟
تهیونگ : شما راحت باشید من برم اشپز خونه
تهیونگ ویو
۱۱.۰k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.