آیا این عشق واقعی است؟
آیا این عشق واقعی است؟
part22🍒🍓
جیمین:چیکار کردی؟
ات:جیمین ببین ما هنوز جوونیم به نظرت برای این حرفا زود نیست؟
جیمین:باشه درباره عمل قلب هم از لیا پرسیدم میتونی فعلا وایسی
ات:باشه.......اییی لعنتی مگه چند راند رفتی؟
جیمین پوز خندی زد و ات رو بغل کرد و گزاشت رو تخت
جیمین:حالا اونش بع تو ربطی نداره
ات:'_'
جیمین:باشه فک کنم بالای ۱۰ راند
ات:خیلی نامردی نمیتونم راه برم
جیمین:الان که داشتی راه میرفتی
ات:یه نگاه به تقویم بکن
جیمین:خب
ات:خب.........فردا پریود میشم
جیمین:حالا به اون فکر نکن بیا این کیسه آب گرم رو بگیر پد هم بزار بعد بیا بغلم بخواب
اون کار هایی که جیمین گفت رو انجام دادم اومدم دراز بکشم یهو دلم تیر کشید کمرم سوخت
ات:جییییییییییییییییییییغ
جیمین با صدای جیغ اومد ببینه چیشد پسرا هم از خواب بیدار کردم جیمین منو رو تخت گزاشت پسرا با صدای جیغ سریع اومدن بالا لیا سریع اومد کنارم
لیا:چیشده ات؟
ات:اییی دلممممم درد میکنهههههههه
لیا:جیمین چند بار گفتم الان مسته نمیفهمه چی میگه اگر هم میری حداقل دو راند برو مگه چند رانر رفتی؟
جیمین:بیشتر از ده راند
پسرا با تعجب به ات نگاه کردن
لیا:ات قرص خوردی؟
ات:آره خوردم
لیا:تاثیر نداره چون فردا پریود میشی ولی فردا نمیشی
ات:چرا؟
لیا:چون حاملهای
ات:چیییییییییی؟
جیمین خیلی خوشحال بود جونگکوک از پشت زد به کله جیمین
جونگکوک:به ما هم یاد بده داداش
شوگا:لیا منم میخوام
لیا:شوگا یه لحظه وایسا قرص تاثیر بدی رو بدن ات گزاشته ولی با بچه کاری نداره
ات:ایراد نداره خودم سقطش میکنم اییییییی دلممممم
جیمین:تو حق این کارو نداری اون بچه منم هست
ات:اما تو بدن منه
part22🍒🍓
جیمین:چیکار کردی؟
ات:جیمین ببین ما هنوز جوونیم به نظرت برای این حرفا زود نیست؟
جیمین:باشه درباره عمل قلب هم از لیا پرسیدم میتونی فعلا وایسی
ات:باشه.......اییی لعنتی مگه چند راند رفتی؟
جیمین پوز خندی زد و ات رو بغل کرد و گزاشت رو تخت
جیمین:حالا اونش بع تو ربطی نداره
ات:'_'
جیمین:باشه فک کنم بالای ۱۰ راند
ات:خیلی نامردی نمیتونم راه برم
جیمین:الان که داشتی راه میرفتی
ات:یه نگاه به تقویم بکن
جیمین:خب
ات:خب.........فردا پریود میشم
جیمین:حالا به اون فکر نکن بیا این کیسه آب گرم رو بگیر پد هم بزار بعد بیا بغلم بخواب
اون کار هایی که جیمین گفت رو انجام دادم اومدم دراز بکشم یهو دلم تیر کشید کمرم سوخت
ات:جییییییییییییییییییییغ
جیمین با صدای جیغ اومد ببینه چیشد پسرا هم از خواب بیدار کردم جیمین منو رو تخت گزاشت پسرا با صدای جیغ سریع اومدن بالا لیا سریع اومد کنارم
لیا:چیشده ات؟
ات:اییی دلممممم درد میکنهههههههه
لیا:جیمین چند بار گفتم الان مسته نمیفهمه چی میگه اگر هم میری حداقل دو راند برو مگه چند رانر رفتی؟
جیمین:بیشتر از ده راند
پسرا با تعجب به ات نگاه کردن
لیا:ات قرص خوردی؟
ات:آره خوردم
لیا:تاثیر نداره چون فردا پریود میشی ولی فردا نمیشی
ات:چرا؟
لیا:چون حاملهای
ات:چیییییییییی؟
جیمین خیلی خوشحال بود جونگکوک از پشت زد به کله جیمین
جونگکوک:به ما هم یاد بده داداش
شوگا:لیا منم میخوام
لیا:شوگا یه لحظه وایسا قرص تاثیر بدی رو بدن ات گزاشته ولی با بچه کاری نداره
ات:ایراد نداره خودم سقطش میکنم اییییییی دلممممم
جیمین:تو حق این کارو نداری اون بچه منم هست
ات:اما تو بدن منه
۵.۱k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.