زیباترین عشق
#زیباترین_عشق
#پارت_8۷
ارسلان _ دیانا بلند شو بریم بیرون یکم بگردیم خسته شدم تو خونه
دیانا _باش برم آماده شم
رفتم اتاقم موهامو بالا سرم بستم آرایش ملایمی کردم و تیپ لش زدم و از اتاق بیرون اومدم ارسلانم جلوی در منتظر بود
ارسلان_اومدی بیا
دیانا _داشتیم از در بیرون میرفتیم ک
ارسلان دستاشو آورد سمت دستام و قفل دستاش کرد و دست تو دست هم راه افتادیم
ارسلان_دیانا هوا چ خوبه
دیانا _اره خیلی، ارسلان بریم پارک
ارسلان_براچی عزیزم
دیانا _بریم
ارسلان_باشه
دیانا _رفتیم پارک و بدو بدو فتم سمت
تاب
ارسلان _هوس تاب کرده بودی کوچولوم
دیانا _اره 😂هولم بده
ارسلان _باشه عزیزم
دیانا _هووووو هووووو
ارسلان_دیانا(با خنده) 😂😂😂
دیانا _عه هل بده دیگه چشامو باز کردم دیدم ارسلان پشتم بیهوش شده یه بچه زل زده بهم
ارسلان_خب بین آخه چجوری نگاه میکنه، تعجب کرده بچه
بچه :Sen salıncaktan in, ben de bineceğim.از تاب پیاده میشید منم سوار شم
دیانا _Evet, güzel bayan.
اره خوشگل خانم
😂😂😂😂😂
پیاده شدیم و با ارسلان رفتیم سمت بستنی فروشی
ارسلان رفت دوتا چیز بنفش بگیره بیاد
منم منتظر بودم
ارسلان_بعد خریدن بستنی رفتم سمت دیانا
دیانا _دستمو دراز کردم ازش بگیرم نداد
ارسلان_نمیدم
دیانا _ نمیدی 🥺
ارسلان_ میدم ولی
دیانا _چییی؟
ارسلان_ نمیدونی ینی
دیانا _ارسلان الان؟
ارسلان_اره
دیانا _از بنفش نمیتونم بگذرم
رفتم جلوی صورتش دستمو گرفتم دور گردنش و بوسش کردم
و بعد جلو شدم
حله؟
ارسلان_حل حل بیا
😂😂😂😂😂
دیانا _بیشعور،
عوضی و ادامه دادم ب خوردن
بعد خوردن بلند شدیم رفتیم سمت فروشگاه ها
اینقد گشتیم پامون فلج شد
ارسلان_دیانا اون قشنگ نیس اونیکی رو ببین
دیانا _اونم ب نظرم خوب باشه بزا تن بزنم
ارسلان_خب رو عزیزم
دیانا _خوبه؟
ارسلان_عالیی
دیانا _پس بیا ببر
ارسلان _اوکی
دیانا _ارسلان تو ام ی چی بگیر دیه
ارسلان _چی بگیرم
دیانا _اون لباس رو به نطرم خیلی بهت بیاد
بعد کلی خرید و... رفتیم خونه درو زدیم و خسته و کوفته خودمونو انداختیم روتخت مامان ارسلان هم برامون میوه و آبمیوه آورد ارسلان هی پوست میکند میداد دهنم محراب بد بد با خنده نگاه میکرد ارسلان از قصد هی میداد
صدای گوشیم در اومد برداشتم مامان اینا بودن گفتن فردا میام ترکیه
دایی هم پیم تادخ بود ک با زندایی میان پس فردا
بعد شام خوردن زنگ خونه ب صدا در اومد و ارسلان رفت درو باز کرد
و صدای یه دختر اومد
Merhaba Arslan, iyisin.
سلام ارسلان خوبید
Diğerleri nerede, nişanlın Ko-kolk mu?بقیه کجان نامزدت کو کلک
دیانا _با مامان ارسلان رفتیم سمت در
مامان ارسلان _Hey, tatlım.سلام خوشگلم
دیانا و ارسلان_Merhaba
دیانا _دختر پرید بغل من
و بوسم کرد
دختر خاله ارسلان_Güzel gelinim haklı, Arsalan'ın kız kardeşi yok ve Lee, ben onun kız kardeşiyim.عروس خوشگلم ن درسته ارسلان خواهر نداره و لی من بجای خواهرشم
دیانا _teşekkürler
ممنون
ارسلان_teşekkürler
ممنون
مامان ارسلان_İçeri gir, Diana ve Arslan için çok şey planladım.بیا تو که کلی برای دیانا و ارسلان نقشه کشیدم
دختر خاله ارسلان _Bu çok açık. اونکه معلومه
دیانا و ارسلان _😂
محراب_سلام
دیانا _Kardeşim neredeyse merhaba diyor.داداشمه تقریبا داره میگه سلام
دختر خاله ارسلان_Merhaba
ارسلانن و دیانا و مامان ارسلان_😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
دیانا _عه گوشیم
رفتم جواب دادم بابای ارسلان بود
سلام
بابای ارسلان_سلام دخترم خوبی
دیانا _بله ممنون شما خوبید
بابای ارسلان-خوبیم خانم خوشگل
همه خوبن
دیانا _بله همه خوبیم
شما تنهایی واقعا بده اینجور کاش شمام اینجا بودید و با هم بودیم
بابای ارسلان_نه تنها نیستم خونه شمام
دیانا _عه واقعا
بابای ارسلاان _اره، اینجام خوشمیگذره جای شما خالی
دیانا _ممنون
.............
فردا صبح 🤍🌒
#پارت_8۷
ارسلان _ دیانا بلند شو بریم بیرون یکم بگردیم خسته شدم تو خونه
دیانا _باش برم آماده شم
رفتم اتاقم موهامو بالا سرم بستم آرایش ملایمی کردم و تیپ لش زدم و از اتاق بیرون اومدم ارسلانم جلوی در منتظر بود
ارسلان_اومدی بیا
دیانا _داشتیم از در بیرون میرفتیم ک
ارسلان دستاشو آورد سمت دستام و قفل دستاش کرد و دست تو دست هم راه افتادیم
ارسلان_دیانا هوا چ خوبه
دیانا _اره خیلی، ارسلان بریم پارک
ارسلان_براچی عزیزم
دیانا _بریم
ارسلان_باشه
دیانا _رفتیم پارک و بدو بدو فتم سمت
تاب
ارسلان _هوس تاب کرده بودی کوچولوم
دیانا _اره 😂هولم بده
ارسلان _باشه عزیزم
دیانا _هووووو هووووو
ارسلان_دیانا(با خنده) 😂😂😂
دیانا _عه هل بده دیگه چشامو باز کردم دیدم ارسلان پشتم بیهوش شده یه بچه زل زده بهم
ارسلان_خب بین آخه چجوری نگاه میکنه، تعجب کرده بچه
بچه :Sen salıncaktan in, ben de bineceğim.از تاب پیاده میشید منم سوار شم
دیانا _Evet, güzel bayan.
اره خوشگل خانم
😂😂😂😂😂
پیاده شدیم و با ارسلان رفتیم سمت بستنی فروشی
ارسلان رفت دوتا چیز بنفش بگیره بیاد
منم منتظر بودم
ارسلان_بعد خریدن بستنی رفتم سمت دیانا
دیانا _دستمو دراز کردم ازش بگیرم نداد
ارسلان_نمیدم
دیانا _ نمیدی 🥺
ارسلان_ میدم ولی
دیانا _چییی؟
ارسلان_ نمیدونی ینی
دیانا _ارسلان الان؟
ارسلان_اره
دیانا _از بنفش نمیتونم بگذرم
رفتم جلوی صورتش دستمو گرفتم دور گردنش و بوسش کردم
و بعد جلو شدم
حله؟
ارسلان_حل حل بیا
😂😂😂😂😂
دیانا _بیشعور،
عوضی و ادامه دادم ب خوردن
بعد خوردن بلند شدیم رفتیم سمت فروشگاه ها
اینقد گشتیم پامون فلج شد
ارسلان_دیانا اون قشنگ نیس اونیکی رو ببین
دیانا _اونم ب نظرم خوب باشه بزا تن بزنم
ارسلان_خب رو عزیزم
دیانا _خوبه؟
ارسلان_عالیی
دیانا _پس بیا ببر
ارسلان _اوکی
دیانا _ارسلان تو ام ی چی بگیر دیه
ارسلان _چی بگیرم
دیانا _اون لباس رو به نطرم خیلی بهت بیاد
بعد کلی خرید و... رفتیم خونه درو زدیم و خسته و کوفته خودمونو انداختیم روتخت مامان ارسلان هم برامون میوه و آبمیوه آورد ارسلان هی پوست میکند میداد دهنم محراب بد بد با خنده نگاه میکرد ارسلان از قصد هی میداد
صدای گوشیم در اومد برداشتم مامان اینا بودن گفتن فردا میام ترکیه
دایی هم پیم تادخ بود ک با زندایی میان پس فردا
بعد شام خوردن زنگ خونه ب صدا در اومد و ارسلان رفت درو باز کرد
و صدای یه دختر اومد
Merhaba Arslan, iyisin.
سلام ارسلان خوبید
Diğerleri nerede, nişanlın Ko-kolk mu?بقیه کجان نامزدت کو کلک
دیانا _با مامان ارسلان رفتیم سمت در
مامان ارسلان _Hey, tatlım.سلام خوشگلم
دیانا و ارسلان_Merhaba
دیانا _دختر پرید بغل من
و بوسم کرد
دختر خاله ارسلان_Güzel gelinim haklı, Arsalan'ın kız kardeşi yok ve Lee, ben onun kız kardeşiyim.عروس خوشگلم ن درسته ارسلان خواهر نداره و لی من بجای خواهرشم
دیانا _teşekkürler
ممنون
ارسلان_teşekkürler
ممنون
مامان ارسلان_İçeri gir, Diana ve Arslan için çok şey planladım.بیا تو که کلی برای دیانا و ارسلان نقشه کشیدم
دختر خاله ارسلان _Bu çok açık. اونکه معلومه
دیانا و ارسلان _😂
محراب_سلام
دیانا _Kardeşim neredeyse merhaba diyor.داداشمه تقریبا داره میگه سلام
دختر خاله ارسلان_Merhaba
ارسلانن و دیانا و مامان ارسلان_😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
دیانا _عه گوشیم
رفتم جواب دادم بابای ارسلان بود
سلام
بابای ارسلان_سلام دخترم خوبی
دیانا _بله ممنون شما خوبید
بابای ارسلان-خوبیم خانم خوشگل
همه خوبن
دیانا _بله همه خوبیم
شما تنهایی واقعا بده اینجور کاش شمام اینجا بودید و با هم بودیم
بابای ارسلان_نه تنها نیستم خونه شمام
دیانا _عه واقعا
بابای ارسلاان _اره، اینجام خوشمیگذره جای شما خالی
دیانا _ممنون
.............
فردا صبح 🤍🌒
۳۶.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.