𝗠𝘆 𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁 𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧

#𝗠𝘆_𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁_𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 22
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦

ویو ا/ت

آرمی ها اگه بفهمن که من دوست دختر شم زندم نمیزارن حالا چی کار کنم عرررر

تهیونگ آمد رو استیج اولش داشت دنبالم میگشت بعد که منو دید همش نگاهم میکرد
کنسرتشون خیلی شلوغ بود ولی داشت بهم خوش می‌گذشت
بعد از چند ساعت کنسرت داشت تموم میشد که اعضا شروع به حرف زدن کردن بعدش که نوبت به تهیونگ رسید تهیونگ سر پا وایساد

تهیونگ : آرمیییییییی

آرمی :جیغغغغغغغغغ

تهیونگ : از من ناراحت نباشین

آرمی : سکوت

تهیونگ : یادتونه گفتم امروز قرارع یکی رو بهتون نشون بدم

ا/ت خودمو صاف گرفتم الان بود که منو صدا بزنه

تهیونگ : میخوام میخوام میخوام

آرمی : بگو اوپا

تهیونگ : میخوام دوست دخترم رو نشونتون بدم

آرمی ها : جیغغغغغغغغغغغ (از اونا که کنسرت می‌ره رو هوا)

تهیونگ : سه دو یک میگیم با هم و اون روی استیج میاد مطمعنم اگه ببیننش عاشق میشین

تهیونگ : سه

آرمی : سه

ا/ت جمعیتو کنار زدم که از زیر پارچه ای که گذاشته بودن تا کسی رد نشه رد شدم و دویدم سمت پله های استیج که دو تا از بادیگاردا جلومو گرفتن

تهیونگ : دو

آرمی : دو

ا/ت : من دوست دخترشم لطفا برید کنار

بادیگاردا خندیدن : چی دوست دخترش که اونجاست (روی استیج اشاره میکنن)


تهیونگ : یک

آرمی : یک

ا/ت منظورشون رو نفهمیدم سرم رو با تعجب چرخوندم سمت تهیونگ

که تمام چراغ های اونجا خاموش شد و فقط راه رویی که ایدول ها واردش میشدن روشن بود زوم کردم
دیدم یه دختر داره میاد شروع شد به آتیش بازی و روشن کردن لایت استیک آرمی ها وقتی اون دختره وارد شد دیدم
نعععععععععععععع

اون عوضی لولی بود عققققق(گریه می‌کنه )

ا/ت درحال گریه کردن بلند و شدید بود که نظر بیشتر آرمی هارو جلب کرد و تهیونگ هم که صدای گریه کردنش رو شنید سعی کرد بهش توجه نکنه
لولی وارد که شد
سریع رفت بغل تهیونگ و روی سرشون برف شادی ریختن(هه فک کردین به همین زودی ها راحتتون میزارم😏)

تهیونگ بعد از اینکه لولی از بغلش آمد بیرون دستش رو گرفت و به سمت آرمی ها گفت من می‌خوام جلوی میلیون ها نفر اعطراف کنم که عاشق لولی هستم

همه شروع کردن به جیغ و زار(😂😂)

ا/ت
هم بادیگاردا جلوشو گرفته بودن و داشت بلند زار میزد و شین میکرد(اگه گفتین معنی شین یعنی چی من یه پارت دیگه هم میزارم)



خوب بای بای ما رفتیم 😂
(خماریییییییی)
ادامه دارد....؟.....؟