p¹⁹
p¹⁹
@ات
لوسی ات رو بغل کرد و شروع به گریه کردن کرد
@ا.ت.....حق با تو بود اون یک عوضیه
ات مونده بود چی بگه این اتفاق رو پیش بینی کرده بود ولی لوسی به حرفش گوش نداد
چند دقیقه بعد
ات ویو
نشسته بودم کنار لوسی و اون فقط گریه میکرد و چیزی نمیگفت
+خب ....نمیخوای بگی چیشده؟ دستمو رو پشتش کشیدم بعد از مکث کمی طولانی شروع به حرف زدن کرد
@روز آخر سفر باهم دعوای شدیدی کردیم اما بخاطر یک دلیل بی ارزش...من فقط گوشیش رو برداشتم و اون یک دفعه شروع به جیغ و داد کرد وقتی هم که برگشتیم نیویورک(خونه)وسایلشو رو جمع کرد و رفت این هم نیم ساعت پیش به دستم رسید.... گریه های شدید
نگاهم سمت برگه رو میز بود که لوسی اشاره کرد برداشتمش و بهش نگاهی کردم برگه طلاق بود نفس عمیقی کشیدم
+خب میخوای چیکار کنی؟
@ن.نمیدونم ....من اونو خیلی دوست داشتم ولی نمیدونم چرا یک دفعه اینطوری شد گریه
+ازش جدا شو جدی
اتمام ویو ات
لوسی به ات نگاه کرد و مکث کرد
@اما من ...
+الان خودت مهم تری یا اون که تو رو به این سر و وضع انداخت چرا اینقدر ساده ای عصبی و کمی بلند
لوسی مونده بود چی بگه براش سخت بود از کسی که دوستش داشت جدا بشه بعد از نیم دقیقه ات بلند شد
+به تصمیمت احترام میذارم این زندگی توئه !اما هر انتخابی که بکنی من بازم کنارتم دستشو رو شونه لوسی گذاشت و لبخند زد و بعد به سمت در رفت
+من میرم مواظب خودت باش....پیام بدی حتما شب بخیر لبخند و چشمک
²⁵minutes later
پنج دقیقه ای میشد که دخترک به خونه رسیده بود لباس های راحتیش رو پوشید رفت داخل آشپزخونه جامی رو از شراب پر کرد و به سمت هال رفت اما با صدای زنگ خونه متوقف شد
+کیه این وقت شب؟
جام شراب رو میز قرار داد و به سمت در رفت و درو باز کرد ته همراه مردی بود و به مرد تکیه داده بود
+چخبره؟
_سلام ات حالت چطوره؟ خنده از رو مستی
_این مستر دوستمه اسمش....اسمت چی بود ..خنده
مرد به ات نگاه کرد و ته رو به سمت ات هدایت کرد و ات سوالی مرد رو نگاه کرد
#من راننده تاکسی ام ایشون مست و با حال خراب سوار ماشین شدن و آدرس خونه شمارو دادن...
ته 50دلاری از تو جیبش در آورد و به مرد داد
_میتونی بری. آروم و مست
مرد پول رو گرفت و بعد از تشکر رفت ته داخل خونه رفت وارد هال شد و رو مبل دراز کشید و دکمه های پیرهن سفیدش باز کرد و نفس عمیقی کشید
_گرمه
ات خیلی کفری درو بست و به سمت ته رفت
+جا قطعی بود؟چرا اومدی؟
ات ویو
+باید به لوسی بگم اینجایی
دستمو به سمت گوشیم که رو میز بود دراز کردم اما ته دستمو گرفت
_زنگ بزنی که چی بگی؟ مست و جدی
@ات
لوسی ات رو بغل کرد و شروع به گریه کردن کرد
@ا.ت.....حق با تو بود اون یک عوضیه
ات مونده بود چی بگه این اتفاق رو پیش بینی کرده بود ولی لوسی به حرفش گوش نداد
چند دقیقه بعد
ات ویو
نشسته بودم کنار لوسی و اون فقط گریه میکرد و چیزی نمیگفت
+خب ....نمیخوای بگی چیشده؟ دستمو رو پشتش کشیدم بعد از مکث کمی طولانی شروع به حرف زدن کرد
@روز آخر سفر باهم دعوای شدیدی کردیم اما بخاطر یک دلیل بی ارزش...من فقط گوشیش رو برداشتم و اون یک دفعه شروع به جیغ و داد کرد وقتی هم که برگشتیم نیویورک(خونه)وسایلشو رو جمع کرد و رفت این هم نیم ساعت پیش به دستم رسید.... گریه های شدید
نگاهم سمت برگه رو میز بود که لوسی اشاره کرد برداشتمش و بهش نگاهی کردم برگه طلاق بود نفس عمیقی کشیدم
+خب میخوای چیکار کنی؟
@ن.نمیدونم ....من اونو خیلی دوست داشتم ولی نمیدونم چرا یک دفعه اینطوری شد گریه
+ازش جدا شو جدی
اتمام ویو ات
لوسی به ات نگاه کرد و مکث کرد
@اما من ...
+الان خودت مهم تری یا اون که تو رو به این سر و وضع انداخت چرا اینقدر ساده ای عصبی و کمی بلند
لوسی مونده بود چی بگه براش سخت بود از کسی که دوستش داشت جدا بشه بعد از نیم دقیقه ات بلند شد
+به تصمیمت احترام میذارم این زندگی توئه !اما هر انتخابی که بکنی من بازم کنارتم دستشو رو شونه لوسی گذاشت و لبخند زد و بعد به سمت در رفت
+من میرم مواظب خودت باش....پیام بدی حتما شب بخیر لبخند و چشمک
²⁵minutes later
پنج دقیقه ای میشد که دخترک به خونه رسیده بود لباس های راحتیش رو پوشید رفت داخل آشپزخونه جامی رو از شراب پر کرد و به سمت هال رفت اما با صدای زنگ خونه متوقف شد
+کیه این وقت شب؟
جام شراب رو میز قرار داد و به سمت در رفت و درو باز کرد ته همراه مردی بود و به مرد تکیه داده بود
+چخبره؟
_سلام ات حالت چطوره؟ خنده از رو مستی
_این مستر دوستمه اسمش....اسمت چی بود ..خنده
مرد به ات نگاه کرد و ته رو به سمت ات هدایت کرد و ات سوالی مرد رو نگاه کرد
#من راننده تاکسی ام ایشون مست و با حال خراب سوار ماشین شدن و آدرس خونه شمارو دادن...
ته 50دلاری از تو جیبش در آورد و به مرد داد
_میتونی بری. آروم و مست
مرد پول رو گرفت و بعد از تشکر رفت ته داخل خونه رفت وارد هال شد و رو مبل دراز کشید و دکمه های پیرهن سفیدش باز کرد و نفس عمیقی کشید
_گرمه
ات خیلی کفری درو بست و به سمت ته رفت
+جا قطعی بود؟چرا اومدی؟
ات ویو
+باید به لوسی بگم اینجایی
دستمو به سمت گوشیم که رو میز بود دراز کردم اما ته دستمو گرفت
_زنگ بزنی که چی بگی؟ مست و جدی
۱۰.۵k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.