دو پـــــارتـــــــی هــــــوســــوک

دو پـــــارتـــــــی هــــــوســــوک
پـــــــــارت²
ات: روزی سه یا چهار بار
دکتر: باید ازمایش خون بدید تا بفهمم حدسم درسته یا نه(لبخند)
(ویو وقتی جواب ازمایش اومد)
دکتر: خانم جانگ تبریک میگم.. شما حامله ای
هوسوک: چییییی؟؟؟؟؟؟
دکتر: البته فقط یکی نیست.. یعنی سه نفره نمیشید
ات: چی؟ چرا...
دکتر: بچتون دو قلوعه[هوسوک غش میکند😂
ات: یعنی اقای لی من دو قلو حاملم؟؟ وای ات قراره پاره شی
هوسوک: اقای دکتر مطمئنی دو قلوعه؟؟
دکتر: بله من دیگه مرخص میشم
(ویو توی ماشین)
هوسوک: ات(با تعجب)
ات: میدونم خودمم تو شکم
هوسوک: یعنی ما قراره مامان بابا بشیم؟
ات: اره (بعد همزمان به هم نگاه میکنن)
هوسوک: اتتتتتتتتتتتتتتتت(جیغ)
ات: هوسوکککککککککککککککک(جیغ)
هوسوک: ما بهترین پدر مادرای دنیا میشیم(گریه)
ات: اره قراره کلی خرج کنی جانک هوسوک.. اماده باش(خنده)
هوسوک: خرج کردن به درک.. پدرمون در میاد.. صبحا اگه بیدار شن یکیشون باید دست من باشه یکیشون دست تو.. هینننننننن
ات: چیشددددد بازززز
هوسوک: یعنی هر دو تاشون دخترن؟ یا پسرن؟ شایدم یکیشون دختره اونیکی پسر.. بیا اسم انتخاب کنیم
ات: اول بزار بفهمیم بعدا اسم انتخاب کنیم
هوسوک: نه وایسا بیا اول بریم خونه بعد به همه زنگ بزنیم این. خبر و بدیم بعدشم توی شیشه هر اسمی که مد نظر داریم و روی کاغذ مینویسیم و اونا رو قاطی میکنیم بعدش شانسی در میاریم هر اسمی که دراومد کنار میزاریمشون و اسم بچه هارو از روی اونا انتخاب میکنیم
ات: عالیهههههه
[خلاصه که بعد از چند ماه‌دو تا دختر گوگولی به دنیا اومد و به خوبی و خوشی زندگی کردن]
•
♬دوستان~همونطور که گفتم.. پارت قبل این دو پارتی بیشتر از ۱٠ تا لایک خورد(💀) و اینکه باید ۵ تا سناریو براتون بزارم🗿
خوبه از این به بعد اینجوری میکنم که شما لایک کنید😂😂