فیک کوک
فیک کوک
Part. 16
در حال خندیدن بودیم که زنگ در خورد
کوک: یعنی کیه
(علامت بورام$)
کوک در رو باز کرد
$سلام ددی
کوک:؟
ا/ت:ددی؟اینجا چه خبره
$:چاگیا این هرزه کیه؟
ا/ت:هوشش حواست هست داری چی میگی یا حالیت کنم
$:وا دختره ی وحشی کوکی جونم فردا باید بریم ازدواج کنیم چاگیا
کوک:چی داری میگی حالت خوبه؟
$:اها یادم رفت بگم ما باید به خاطر کار بابات باید ازدواج کنیم
فلش بک
*بچه ها اگه یادتون باشه مامان کوک فقط قربون صدقه ا/ت می رفت باباش چیزی نمی گفت
ا/ت:(رو به کوک )جونگ کوک این داره چیمیگه؟ (بغض)
کوک:ا/ت عشقم منم نمیدونم اروم باش
$:آخی هرزه مجبوری با کوک بهم بزنی (با لحن تمسخر آمیز و پوزخند)
ا/ت: من تو یکی رو میکشم(حمله ور شدن به سمت بورام)
ا/ت:به کی میگی هرزه ها می خوای همینجا چالِت کنم اره ؟از جونت سیر شدی؟ بگو گوه خوردم (در حال کشیدن موهای بورام)
$:باشه.... غلط کردم
ا/ت:نه بگو گوه خوردم
$:ایش باشه گوه خوردم فقط ولم کن وحشی (جیغ)
ا/ت:مثل اینکه کافی نیست(اروم) به کی میگی وحشی هاااا (جیغ و داد فراتر از داد)
جونگ کوک اومد و ا/ت رو گرفت
کوک:اروم باش (بغض)
ا/ت:(افتاد روی زمین)چجوری اروم باشم ها چجورییییی (جیغ و گریه)
نمیشنوی این داره چی میگههههههه
بابای کوک =ب. ک
ب.ک:درسته جونگ کوک تو باید با بورام ازدواج کنی
*نویسنده
کوک رفت و یقه ی باباش رو گرفت
کوک:من با بورام ازدواج نمیکنم عوضی
ب.ک:چرا میکنی
کوک:نمیکنمممم (عربدهه)
ب.ک:اگه نکنی ا/ت رو میکشم
کوک:یه مو از سر ا/ت کم بشه هم خودمو هم تورو هم اون بورام هرزه رو میکشم
ب. ک:نوچ نوچ نوچ به زنت نگو هرزه
کوک:اون زن من نیست فقط یه هرزست
ا/ت روی زمین افتاد بود و سرشو با دستاش گرفته بود و آروم زمزمه میکرد بسه بسه و این اروم زمزمه کردن تبدیل شد به ترکیبی از جیغ گریه و داد
بسهههههه بسهههههه دیگه بسهههه تمومش کنید
جونگ کوک باباش رو ول کرد و رفت ا/ت رو بغل کرد
ا/ت از حال رفت و جسم بیجونش روی دستای کوک افتاد
کوک:همش تقصیر توعهههه عوضی ازت متنفرممم (داد و گریه)
براید استایل بغلش کرد و به سمت ماشینش رفت و ا/ت رو گذاشت روی صندلی و با سرعت به سمت بیمارستان رفت.....
#jungkookweloveyou
Part. 16
در حال خندیدن بودیم که زنگ در خورد
کوک: یعنی کیه
(علامت بورام$)
کوک در رو باز کرد
$سلام ددی
کوک:؟
ا/ت:ددی؟اینجا چه خبره
$:چاگیا این هرزه کیه؟
ا/ت:هوشش حواست هست داری چی میگی یا حالیت کنم
$:وا دختره ی وحشی کوکی جونم فردا باید بریم ازدواج کنیم چاگیا
کوک:چی داری میگی حالت خوبه؟
$:اها یادم رفت بگم ما باید به خاطر کار بابات باید ازدواج کنیم
فلش بک
*بچه ها اگه یادتون باشه مامان کوک فقط قربون صدقه ا/ت می رفت باباش چیزی نمی گفت
ا/ت:(رو به کوک )جونگ کوک این داره چیمیگه؟ (بغض)
کوک:ا/ت عشقم منم نمیدونم اروم باش
$:آخی هرزه مجبوری با کوک بهم بزنی (با لحن تمسخر آمیز و پوزخند)
ا/ت: من تو یکی رو میکشم(حمله ور شدن به سمت بورام)
ا/ت:به کی میگی هرزه ها می خوای همینجا چالِت کنم اره ؟از جونت سیر شدی؟ بگو گوه خوردم (در حال کشیدن موهای بورام)
$:باشه.... غلط کردم
ا/ت:نه بگو گوه خوردم
$:ایش باشه گوه خوردم فقط ولم کن وحشی (جیغ)
ا/ت:مثل اینکه کافی نیست(اروم) به کی میگی وحشی هاااا (جیغ و داد فراتر از داد)
جونگ کوک اومد و ا/ت رو گرفت
کوک:اروم باش (بغض)
ا/ت:(افتاد روی زمین)چجوری اروم باشم ها چجورییییی (جیغ و گریه)
نمیشنوی این داره چی میگههههههه
بابای کوک =ب. ک
ب.ک:درسته جونگ کوک تو باید با بورام ازدواج کنی
*نویسنده
کوک رفت و یقه ی باباش رو گرفت
کوک:من با بورام ازدواج نمیکنم عوضی
ب.ک:چرا میکنی
کوک:نمیکنمممم (عربدهه)
ب.ک:اگه نکنی ا/ت رو میکشم
کوک:یه مو از سر ا/ت کم بشه هم خودمو هم تورو هم اون بورام هرزه رو میکشم
ب. ک:نوچ نوچ نوچ به زنت نگو هرزه
کوک:اون زن من نیست فقط یه هرزست
ا/ت روی زمین افتاد بود و سرشو با دستاش گرفته بود و آروم زمزمه میکرد بسه بسه و این اروم زمزمه کردن تبدیل شد به ترکیبی از جیغ گریه و داد
بسهههههه بسهههههه دیگه بسهههه تمومش کنید
جونگ کوک باباش رو ول کرد و رفت ا/ت رو بغل کرد
ا/ت از حال رفت و جسم بیجونش روی دستای کوک افتاد
کوک:همش تقصیر توعهههه عوضی ازت متنفرممم (داد و گریه)
براید استایل بغلش کرد و به سمت ماشینش رفت و ا/ت رو گذاشت روی صندلی و با سرعت به سمت بیمارستان رفت.....
#jungkookweloveyou
۱۳.۶k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.