*still with me*PT13

*پرش زمانی*
شام رو خوردیم و هممون رفتیم اماده شدیم کوک بهم گفت
-لباس گرم بپوش هوا سرده مخصوصا الان که میریم کنار دریا
لباسام رو پوشیدم و بوت هام رو پوشیدم و رفتم دم در منتظر شدم دوشیک هم اومد پیشم هردومون منتظر بودیم بقیه بیان همه اومدن و کوک گفت
-نظرتون چیه کنار دریا اتیش باز کنیم؟.
همه موافقت کردن جونگی گفت
(اما لب دریا چوب و هیزوم از کجا بیاریم؟) دوشیک گفت
( مارو باش خواهرمون و به چه عقل کلی دادیم.خو مخ متفکر از خونه برمیداریم)
کوک و جونگی رفتن و یه عالمه چوب و هیزوم اوردن و گذاشتن توی ون بابای کوک بقیه ی چیزا توی ماشین بود سوار شدیم و رفتیم لب دریا پیاده شدیم و اتیش باز کردیم کوک بدون این که بهمون بگه گیتارش رو برداشته بود من داشتم کنار دریا راه میرفتم و به دریا نگاه میکردم که کوک گفت
-ا/ت صدات خوبه؟
+اوووووی ترسیدم... چی صدام اره خب کلاس رفتم چرا؟
-هیچی گیتارم رو برداشته بودم میخواستم بزنم گفتم اگه یکی بتونه بخونه خوب میشه
بهش لبخند زدم و باهم رفتیم سمت ماشین کوک گیتارشو برداشت توی راه که داشتیم میرفتیم کنار بقیه کوک میتونی promise رو بخونی اخه این اهنگیه که خیلی خوب میتونم بزنم)
بهش نگاه کردم و گفت
+اره حتما
همینجوری داشتیم میرفتیم منم متن اهنگ رو برا خودم پیدا کردم کم کم رسیدیم پیش بقیه نشستیم کوک شروع کرد گیتار زدن من شروع کردم خوندن یونا و جونگی و دوشیک و ووجین همشون با ریتم اهنگ شروع کردن دست زدن کم کم تمام ادمایی که کنار دریا بودن دورمون جمع شدن و باهامون همراهی کردن نمیدونم چرا ولی جای خالی جین رو احساس میکردم اما خب در هر حال حالم بهتر از دیروز بود .
.
.
.
اسلاید دوم(استایل ا/ت)
اسلاید سوم(استایل کوک)
.
ببخشید اگه دیر به دیر پارت میزارم.چون این فیک سومین فیکی بوده که من نوشتم و خیلی قدیمیه برای تابستون پارساله.باید یخورده بازنویسی بشه و مشکلاتش رو لکه گیری کنم.پس ببخشید ه کم یا دیر به دیر میزارم:)
دیدگاه ها (۰)

*still with me*PT14

*still with me*PT15

*love story*PT12

*still with me*PT11

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۶

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۷

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط