Bad and good life
#Bad_and_good_life
part②⓪
(یونا رفت رو مبل نشست و خونه روبرانداز میکرد بعداز چند دقیقه تهیونگ با دو تا لیوان قهوه اومد کنار یونا نشست)
√بفرمایین اینم قهوه ی بیبی من
~یااا انقدر به من نگو بیبی
√من دوس دارم بگم، میتونی جلوم بگیر
~آیش
(آیش=لعنتی /یا=هی)
√چطور شده؟
~(یونا یه ذره از قهوش نوشید، برقی توی چشماش بود)
~واو فوقالعاده شده
√(لبخند رضایت)
(سکوتی بینشون بود از قهوه شون لذت میبردن که یونا سکوت رو شکست)
~عااام میگم تهیونگا
√جانم
~میتونم یه سوالی بپرسم
√اره، بپرس
~تا بحال عاشق شدی؟
√اره
~اون کیه؟(ناراحت سرشو پایین انداخت)
√(تهیونگ چونه یونا رو گرفت دستش اورد بالا بعش نزدیک شد و تو چشماش نگاه کرد)
√الان دارم تو چشاش نگاه میکنم
~(خندید) یاااا سکتم دادی
√چرا سکته؟ ترسیدی کس دیگه رو دوست داشته باشم کوشولم(پوزخند)
~(ریدی یونا این چی بود گفتی اخه چجوری جمعش کنم)
~هاا چی... نه باو نه نه اصن اینطور نی اصن چیزع عاام ولش...(دستپاچه)
~میگم بیا فیلم ببینیم
√خیل خب باشه
√چی ببینیم؟
~عاام دبلیو رو دیدی؟؟
√عا اره فیلم مورد علاقمه
~ تا قسمت چند دیدی؟
√قسمت...
~منم همین طور
[روای: تهیونگ فیلم و گذاشت داشتن نگاه میکردن که جای حساس رسید ( من یادم نیست کدوم قسمت بود که صحنه داشت ک//ی///س داشت اون قسمت گذاشته بود) یونا که همینجوری داشت نگاه میکرد یهو...
part②⓪
(یونا رفت رو مبل نشست و خونه روبرانداز میکرد بعداز چند دقیقه تهیونگ با دو تا لیوان قهوه اومد کنار یونا نشست)
√بفرمایین اینم قهوه ی بیبی من
~یااا انقدر به من نگو بیبی
√من دوس دارم بگم، میتونی جلوم بگیر
~آیش
(آیش=لعنتی /یا=هی)
√چطور شده؟
~(یونا یه ذره از قهوش نوشید، برقی توی چشماش بود)
~واو فوقالعاده شده
√(لبخند رضایت)
(سکوتی بینشون بود از قهوه شون لذت میبردن که یونا سکوت رو شکست)
~عااام میگم تهیونگا
√جانم
~میتونم یه سوالی بپرسم
√اره، بپرس
~تا بحال عاشق شدی؟
√اره
~اون کیه؟(ناراحت سرشو پایین انداخت)
√(تهیونگ چونه یونا رو گرفت دستش اورد بالا بعش نزدیک شد و تو چشماش نگاه کرد)
√الان دارم تو چشاش نگاه میکنم
~(خندید) یاااا سکتم دادی
√چرا سکته؟ ترسیدی کس دیگه رو دوست داشته باشم کوشولم(پوزخند)
~(ریدی یونا این چی بود گفتی اخه چجوری جمعش کنم)
~هاا چی... نه باو نه نه اصن اینطور نی اصن چیزع عاام ولش...(دستپاچه)
~میگم بیا فیلم ببینیم
√خیل خب باشه
√چی ببینیم؟
~عاام دبلیو رو دیدی؟؟
√عا اره فیلم مورد علاقمه
~ تا قسمت چند دیدی؟
√قسمت...
~منم همین طور
[روای: تهیونگ فیلم و گذاشت داشتن نگاه میکردن که جای حساس رسید ( من یادم نیست کدوم قسمت بود که صحنه داشت ک//ی///س داشت اون قسمت گذاشته بود) یونا که همینجوری داشت نگاه میکرد یهو...
۲.۰k
۳۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.