سنگدل

سنگدل
چپتر * 15 *
ویو لونا

از اتاق نشیمن بیرون رفت،دنبالش رفتم

یکم راه رفت و یهو رسید به یه راهرو،این راهرو خیلی دراز بود و مثل بقیه ی راهرو ها نبود

یه فرش قرمز که حدس میزدم ابریشم خالص بود کفش پهن شده بود،دیوار سمت چپ و سمت راستمون پر از نقاشی های گرون قیمت بودن،هر چند قدم یک میز کوچک چوبی بود که روش یا مجسمه بود یا گلدون

کوک پیچید سمت راست و یه در خیلی بزرگ خودکار باز شد

...

یه گاراژ خیلی خیلی بزرگ که پر از ماشین های مختلف بود،از بی ام دبلیو اخرین مدل گرفته تا مرسدس

هر ماشینی یه رنگ خاص داشت،به نظر همه ی ماشین ها سفارشی بودن چون من تا حالا این رنگ ماشین ها رو از این شرکت ها ندیده بودم

کوک:اینجا گاراژه ماشیناس...

لونا:واقعا...خفنه

پوزخند زد

از گاراژ بیرون رفت و منم دنبالش رفتم،در گاراژ دوباره بسته شد

همون راهرو رو طی کردیم و به سمت اتاق نشیمن برگشتیم،با این تفاوت که کوک چند بار دیگه توی راهروها پیچید

به یه راه پله ی خیلی ترسناک و تاریک رسید

کوک:بیا پایین

از پله ها رفت پایین،من از تاریکی میترسیدم اما به زور رفتم دنبالش

چند تا پله رفتیم پایین تا به تاریکی مطلق رسیدیم،یهو یه لامپی که با شمع بود روشن شد و جلوی پای کوک یه در ظاهر شد

کوک با یه دسته کلید در رو باز کرد و رفت داخل
منم پشت سرش رفتم تو


اینجا زیر زمین بود،یه تابلو گوشه ی سمت راست بود که روش رو یه پارچه پوشونده بود...به نظر چیز مهمی میومد

کوک:فکر کنم تا الان باید فهمیده باشی که ما توی یه جزیره هستیم،درسته؟

لونا:د...درسته

کوک:پس باید این رو بدونی که اگه بخوای فرار کنی،هیچ راهی برای برگشت به شهر وجود نداره که یا باید از کروز استفاده کنی...یا از همون هلیکوپتر و جتی که روی پشت بومه
خودتم خوب میدونی که تا وقتی من دستور ندم اونا حرکت نمیکنن

کوک پشت میز بزرگی که وسط زیر زمین بود وایساد،زیر زمین برعکس عمارت خیلی کوچیک و جمع و جور بود،یه مبل کوچیک و یه میز مشروب نزدیک به میز بود

کوک:برگرد بالا...میخوام محوطه رو بهت نشون بدم

از در بیرون رفت و به راه پله ها برگشت،بهم نگاه میکرد و منتظر بود که من هم برم بیرون

یه نگاه سرسری به اطراف انداختم و رفتم بیرون،دوباره در رو قفل کرد و برگشت بالا

اون لامپ خاموش شد و من بدو بدو رفتم بالا
دیدگاه ها (۳)

سنگدل چپتر * 16 *ویو لونااز چند تا راهرو رد میشد و منم دنبال...

سنگدلچپتر * ۱۷ *ویو لونایهو با صدای آلارم بیدار شدم،آلارم رو...

سنگدل چپتر * ۱۴ *ویو لونادر یکی از باکس ها رو باز کردم،یه کف...

سنگدلچپتر * 13 *ویو لونا برگشتیم به عمارت،سوار اسانسور شدیم...

سنگدلچپتر * 22 *رفتم توی اتاقم،تمام کمدم رو زیر و رو کردم تا...

سنگدلچپتر * 21 *ویو لوناکوک:میریم خونه... خیلی کارا هست که ب...

my baby girlPart;33season;2________________________________ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط