p8
_برگرد دلتو برات ماساژ بدم
*خو اونو دربیار
_چیو؟
*اونو
_خب اون چیه
*اه هون دیک فاکیتیو از اون تو دربیار دیگ
_باشه بابا (خنده)
*نخند من واقعا دلم درد میکنه (گریه )
_باشه ببخشید بیا برات ماساژ بدم دلتو
*باشه
.....................یک ماه بعد ......................
*توی این یک ماه واقعا رابطه ام با یونگی خوب شده بود و هم من اونو دوست داشتم هم اون منو واقعا دوست داشت صبح بود رفته سرکار حوصلم سر رفته بود رفتم تو اتاق دراز کشیدم تا یونگی بیاد همینطور داشتم با گوشیم بازی میکردم که شیشه ی بالکن شکست
*کی اونجاست
*هی باشما هام
*تواند یه چی دیگه بگم یه چیز خوردم تو سرم و بیهوش شدم
!هی بلندش کن
!به من چه
................... .........
ویو یونگی
امروز برا ات کلی خوراکی کی گرفتم رفتم خونه
_ات
_ات کجایی بیا پایین
جواب نداد رفتم بالا دیدم پنجره شکسته و ات نیست سریع کل خونه رو گشتم
_ات تو خونه ای
_ات کجایی ها ؟
_ات
اما نبود همون لحظه گوشیم زنگ خورد
!هی اگه این سگو زنده میخوای بیا به این آدرس مین یونگی
*یونگی نیا اصلا نقشه دارن
که دیگه صدای ات نیامد
_هی چه کارش کردین
!تو نگران اون نباش سریع بیا
قطع کرد سریع زنگ زدم جیمین
_الو جیمین (کل داستان را تعریف کرد)
_اوکی فعلا
سلاممممم من آمدم با خیلی تاخیر اما آمدم فعالیت بیشتر میشهههههع
*خو اونو دربیار
_چیو؟
*اونو
_خب اون چیه
*اه هون دیک فاکیتیو از اون تو دربیار دیگ
_باشه بابا (خنده)
*نخند من واقعا دلم درد میکنه (گریه )
_باشه ببخشید بیا برات ماساژ بدم دلتو
*باشه
.....................یک ماه بعد ......................
*توی این یک ماه واقعا رابطه ام با یونگی خوب شده بود و هم من اونو دوست داشتم هم اون منو واقعا دوست داشت صبح بود رفته سرکار حوصلم سر رفته بود رفتم تو اتاق دراز کشیدم تا یونگی بیاد همینطور داشتم با گوشیم بازی میکردم که شیشه ی بالکن شکست
*کی اونجاست
*هی باشما هام
*تواند یه چی دیگه بگم یه چیز خوردم تو سرم و بیهوش شدم
!هی بلندش کن
!به من چه
................... .........
ویو یونگی
امروز برا ات کلی خوراکی کی گرفتم رفتم خونه
_ات
_ات کجایی بیا پایین
جواب نداد رفتم بالا دیدم پنجره شکسته و ات نیست سریع کل خونه رو گشتم
_ات تو خونه ای
_ات کجایی ها ؟
_ات
اما نبود همون لحظه گوشیم زنگ خورد
!هی اگه این سگو زنده میخوای بیا به این آدرس مین یونگی
*یونگی نیا اصلا نقشه دارن
که دیگه صدای ات نیامد
_هی چه کارش کردین
!تو نگران اون نباش سریع بیا
قطع کرد سریع زنگ زدم جیمین
_الو جیمین (کل داستان را تعریف کرد)
_اوکی فعلا
سلاممممم من آمدم با خیلی تاخیر اما آمدم فعالیت بیشتر میشهههههع
۹.۹k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.