چند شاتی جیهوپ

چند شاتی جیهوپ

part 1

با لبخند هر گل رو در جای خودش قرار داد.... بوی گل مغازه رو پر کرد..

مثل همیشه بوی بهشت میومد..

با لبخند با آبپاش، روی گل ها رو آب‌پاشی کرد..

قطره های آب همانند شبنم در برگ ها و ساقه ها، گلبرگ ها ...

شیشه های مغازه رو با لبخند تمیز کرد..

صدای بارون از بیرون میومد..

موسیقی ملایمی از‌مغازه به گوش رسید..

در باز شد و صدای‌زنگ در خورد..

دختر سرشو بالا گرفت

- خوش اومدید

با لبخند گفت..

مردی با تیپ رنگی وارد شد...
چندثانیه همینطور قفل شد،
چشماش روی دختر زوم شد و تکون‌نمی‌خورد


-آقا.. چیزی شده؟

-آقا...

پسر با لبخند به دختر نگاه کرد. .. که با تکون خوردن دستی جلوی روش به خودش اومد

-اه.. سلام.. ببخشید یه دسته گل زیبا میخواستم

-حتما..

ات شروع کرد به درست کردن دسته شد..

-خوشحال اون دختری که شما بهش این کادو رو میدید

- برای خواهرم میخوام.. سر موضوعی دعوا کردیم


- چه خواهر خوش شانسی!

دختر با لبخند گفت

چشمای‌مرد روی لبخند دختر زوم شد
دیدگاه ها (۱)

چندشاتی جیهوپpart 2دختر دسته‌گل رو به سمت‌پسر‌گرفت- قشنگ شد؟...

چند شاتی جیهوپpart 3,پسر لبخند زد و پول رو حساب کرد- متشکرمچ...

چندشاتی شوگا.part ۳پرس زمانی به ۸ شبات ویویه لباس شرابی که ...

چندشاتی شوگا.part ۲بالاخره اومد.. لباساشو عوض کرد و میکاپر ه...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 77 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩جون...

p22شب شده بود. ساحل خلوتِ خلوت. آتیش جلوشون جرقه‌جرقه می‌کرد...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 83 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط