پارت جدید:ببخشیدحواسم نبود خواستم اینو اپ کنم
اشتباه یکی دیگه رو اپ کردم
فیک یونگی پارت ³
(وقتی باهات سرد شده بود)
صبح شد و دیدم یونگی نیس،رفتم یه کوفتی خوردم و رفتم پای تلویزیون و قهوه میخوردم و لم داده بودم سر کاناپه،که یونگی درو باز کرد و بدون توجه به من رفت تو اتاق کارش،بعد از چن دقیقه صدا خندش بلند شد
رفتم دم اتاق کارش:اوک..اوکیی بیب..ده دقیقه دیگه اونجام
خواست بیاد بیرون که فرار کردم سمت اتاق مشترکمون،لباس پوشیدم و منتظر موندم تا بره که منم برم دنبالش،رفت و صدای ماشینش اومد ک معلوم میشد داره میره،سریع با ماشینم رفتم دنبالش،جلوی یه ویلا نگه داشت،منم چن کیلومتر اون ور تر پارک کردم و خودم تنها وارد عمل شدم،رفت سمت در و کلید گذاشت توی در،منم اون پشت قایم شدم،رفت تو که درو از شانس خوبم نیمه باز گذاشت،تونستم ببینم،یه دختر اومد سمتش،خیلی عصبانی شدم خیلی!!یونگی اون رو بوسید....محکم لگد زدم به در که افتاد!!!(هِم خواعرم عارام)
با اشک و گریه شدید بزور لب زدم
+ازت..از..ت توقع نداشتم..یونگی
این دفه با جیغ و صدای بلند گفتم
+ازت متنفرمممممممممممممممممممممممم
و سریع اون مکان رو ترک کردم و رفتم تو خیابون ک برم اون سمت،سمت ماشینم که یه ماشین نزدیک بود بهم بزنه،اما ترمز کرد..معذرت خواهی کردم و رفتم سمت ماشینم،یونگی اومد سمتم اما درارو قفل کردم سرم رو روی فرمون گذاشتم
یونگی ویو
بعد از اون اتفاقا من رفتم سمت ا.ت خیلی تعجب کردم اخه اون اینجا چیکار میکنه؟یعنی واقعا ترکم میکنه؟!!به درک منم که همینو میخواستم پس رفتم پیش اون دختره میسو جونم!
برا پارت بعدی ۱۰لایک ۱۰ کامنت ۱فالو
فیک یونگی پارت ³
(وقتی باهات سرد شده بود)
صبح شد و دیدم یونگی نیس،رفتم یه کوفتی خوردم و رفتم پای تلویزیون و قهوه میخوردم و لم داده بودم سر کاناپه،که یونگی درو باز کرد و بدون توجه به من رفت تو اتاق کارش،بعد از چن دقیقه صدا خندش بلند شد
رفتم دم اتاق کارش:اوک..اوکیی بیب..ده دقیقه دیگه اونجام
خواست بیاد بیرون که فرار کردم سمت اتاق مشترکمون،لباس پوشیدم و منتظر موندم تا بره که منم برم دنبالش،رفت و صدای ماشینش اومد ک معلوم میشد داره میره،سریع با ماشینم رفتم دنبالش،جلوی یه ویلا نگه داشت،منم چن کیلومتر اون ور تر پارک کردم و خودم تنها وارد عمل شدم،رفت سمت در و کلید گذاشت توی در،منم اون پشت قایم شدم،رفت تو که درو از شانس خوبم نیمه باز گذاشت،تونستم ببینم،یه دختر اومد سمتش،خیلی عصبانی شدم خیلی!!یونگی اون رو بوسید....محکم لگد زدم به در که افتاد!!!(هِم خواعرم عارام)
با اشک و گریه شدید بزور لب زدم
+ازت..از..ت توقع نداشتم..یونگی
این دفه با جیغ و صدای بلند گفتم
+ازت متنفرمممممممممممممممممممممممم
و سریع اون مکان رو ترک کردم و رفتم تو خیابون ک برم اون سمت،سمت ماشینم که یه ماشین نزدیک بود بهم بزنه،اما ترمز کرد..معذرت خواهی کردم و رفتم سمت ماشینم،یونگی اومد سمتم اما درارو قفل کردم سرم رو روی فرمون گذاشتم
یونگی ویو
بعد از اون اتفاقا من رفتم سمت ا.ت خیلی تعجب کردم اخه اون اینجا چیکار میکنه؟یعنی واقعا ترکم میکنه؟!!به درک منم که همینو میخواستم پس رفتم پیش اون دختره میسو جونم!
برا پارت بعدی ۱۰لایک ۱۰ کامنت ۱فالو
۱۹.۹k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.