chand Party
chand Party:
جیهوپ: کنار تخت ماریا بودم و مامان بابا هم اون طرف نشسته بودن دستش رو گرفته بودم هنوز بدنش سرد بود دکتر گفته بود که بخاطر سردی بدنش سرما خوردگی شدیدی گرفته و گفتن دمای بدنش تا یه چند روز دیگه میاد پایین
ب.ماریا: اقای دکتر ماریا چرا هنوز بهوش نیومده؟(نگران)
دکتر: بخاطر دمای بدنشون دیر بهوش میان و میتونید ببریدشون خونه و یه سری دارو هم هست که براتون نوشتم از پرستار بگیرید و کارای ترخیصشون رو انجام بدید
ب.ماریا: بله خیلی ممنون
جیهوپ: توی اتاق بودیم که بابا اومد و گفت که میتونیم ببریمش خونه بابا رفت که کارال ترخیص رو انجام بده مامان هم وسایل ماریا رو داشت جمع میکرد و من هم ماریا رو براید بغل کردم و رفتم سمت ماشین خودم و صندلی رو کاملا خوابوندم و ماریا رو گذاشتم داخل ماشین و خودم هم نشستم و راه افتادیم به سمت خونه
پرش زمانی به رسیدن خونه:
جیهوپ: آروم ماریا رو گذاشتم روی تخت و دوتا پتو انداختم روش که بدنش از این حجم از سردی یکم بهتر بشه و خودم هم کنارش نشستم
جیهوپ: کنار تخت ماریا بودم و مامان بابا هم اون طرف نشسته بودن دستش رو گرفته بودم هنوز بدنش سرد بود دکتر گفته بود که بخاطر سردی بدنش سرما خوردگی شدیدی گرفته و گفتن دمای بدنش تا یه چند روز دیگه میاد پایین
ب.ماریا: اقای دکتر ماریا چرا هنوز بهوش نیومده؟(نگران)
دکتر: بخاطر دمای بدنشون دیر بهوش میان و میتونید ببریدشون خونه و یه سری دارو هم هست که براتون نوشتم از پرستار بگیرید و کارای ترخیصشون رو انجام بدید
ب.ماریا: بله خیلی ممنون
جیهوپ: توی اتاق بودیم که بابا اومد و گفت که میتونیم ببریمش خونه بابا رفت که کارال ترخیص رو انجام بده مامان هم وسایل ماریا رو داشت جمع میکرد و من هم ماریا رو براید بغل کردم و رفتم سمت ماشین خودم و صندلی رو کاملا خوابوندم و ماریا رو گذاشتم داخل ماشین و خودم هم نشستم و راه افتادیم به سمت خونه
پرش زمانی به رسیدن خونه:
جیهوپ: آروم ماریا رو گذاشتم روی تخت و دوتا پتو انداختم روش که بدنش از این حجم از سردی یکم بهتر بشه و خودم هم کنارش نشستم
- ۱.۶k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط