قمار عشق
#قمار_عشق
#فیک
Part:15
دیدم که یونا داره با اون ناخونای درازش ور میر و کلی بادیگارد مصلح هم کنارشن
ویو یونگی
کوک بهم زنگ زد و ماجرا رو گفت منم سریع به جیمین گفتم و اونم افراد باند رو جمع کرد دیدم یانگسا و لینا گفتن ماهم میایم
٪اونجا که جای بچه نیست شما همینجا ببمونین ما میرم و با ا. ت برمیگردیم..
یانگسا و لینا همزمان گفتن: بچه؟
_لینا زنگ بزن به جین بگو بهترین افراد باند رو اماده کنه
"هوم. این اصلحه هم بگیر نیازت میشه
جیمین و شوگا همزامان: شما مافیاین؟
_مشکلی هستتتت
" الان مهم جون ا. ت عه نه ما
_اره، شما دوتا ماشین رو روشن کنین ما جلو تر حرکت کنیم
ویو یانگسا
ماشین رو روشن کردن و راه افتادیم پشت سرمونم 15تا بادیگارد بود یونگی با سرعت تمام میروند محوش شده بودم که جیمین گفت
# رسیدیم همینجاست
٪اوکی. دخترا پیاده شین
# لینا مراقب خودت باش
_من اینجا هویجم چرا فقط گفتی لینا
# چیزه..
٪بحث نکنین. یانگسا تو هم مراقب خودت باش (با لبخند لثه ای🥺)
_حتما. تو هم مراقب باش
جیمین و لینا هم زمان: الان چیشد؟(خنده شیطانی)
یانگسا و یونگی: نگاه پوکر
_اره همو دوست داریم که چی
یونگی: چیشدش؟ چرا من در جریان نبودم *ذوق خری*
ویو یونگی
پیاده شدم دیدم کوک کلافه پشت ماشین قایم شده رفتیم سمتش اروم سلام کرد و نقشه ای که کشیده بود رو بهمون گفت
٪اوکی، این اصلحه هم همراهت باشه برا اطمینان
&ممنون شوگا.راستی چرا دخترا رو اوردی خیلی خطرناکه
٪ اینا خودشون مافیان
&جانم؟*شُک
٪بعدا برات توضیم میدم
ویو کوک
طبق نقشه جیمین و شوگا و بادیگردا حمله کردن به یونا و بادیگرداش و سرگرمشون کردن
منو لینا و یانگسا هم رفتیم سمت کلبه
&شیبال در قفله
_برید کنار ... چق (مثلا در شکست😂)
دهنم وا مونده بود یانگسا با یه ضربه در رو شکست..
رفتیم داخل که دیدم ا. ت سرش رو پایین انداخته و بدنش همه کبوده
_ا. ت خوبی
"بزار بازت کنیم
ا. ت رو که دیدم گریم گرف بخاطر من به این وضع افتاده بود
نفهمیدم دارم چیکار میکنم سریع رفتم و ا. ت رو بغل کردم اونم داشت تو بغلم گریه میکرد
&هیششش... تموم شد .. دیگه جات امنه
+*گریه*
ویو یانگسا
دیدم کوک ا. ت رو بغل کرد تابلو بود که عاشق ا. ت شده داشتم بهشون نگاه میکردم که دیدم جیمین و یونگی با سر و صورت زخمی یه دختر عملی رو اوردن تو کلبه...
ادامه داردد
یا امام زاده پی دی نیم چقد طولانی شد این پارت😂😂
بچه ها از رمان راضی هستین؟
اگر مشکلی داره بگین
هوم امشب براتون دو پارت اپ کردم ببینید چقد ادمین خوبی دارید کیف کنید😂😂
خودشیفتم عمتونه🦦
#فیک
Part:15
دیدم که یونا داره با اون ناخونای درازش ور میر و کلی بادیگارد مصلح هم کنارشن
ویو یونگی
کوک بهم زنگ زد و ماجرا رو گفت منم سریع به جیمین گفتم و اونم افراد باند رو جمع کرد دیدم یانگسا و لینا گفتن ماهم میایم
٪اونجا که جای بچه نیست شما همینجا ببمونین ما میرم و با ا. ت برمیگردیم..
یانگسا و لینا همزمان گفتن: بچه؟
_لینا زنگ بزن به جین بگو بهترین افراد باند رو اماده کنه
"هوم. این اصلحه هم بگیر نیازت میشه
جیمین و شوگا همزامان: شما مافیاین؟
_مشکلی هستتتت
" الان مهم جون ا. ت عه نه ما
_اره، شما دوتا ماشین رو روشن کنین ما جلو تر حرکت کنیم
ویو یانگسا
ماشین رو روشن کردن و راه افتادیم پشت سرمونم 15تا بادیگارد بود یونگی با سرعت تمام میروند محوش شده بودم که جیمین گفت
# رسیدیم همینجاست
٪اوکی. دخترا پیاده شین
# لینا مراقب خودت باش
_من اینجا هویجم چرا فقط گفتی لینا
# چیزه..
٪بحث نکنین. یانگسا تو هم مراقب خودت باش (با لبخند لثه ای🥺)
_حتما. تو هم مراقب باش
جیمین و لینا هم زمان: الان چیشد؟(خنده شیطانی)
یانگسا و یونگی: نگاه پوکر
_اره همو دوست داریم که چی
یونگی: چیشدش؟ چرا من در جریان نبودم *ذوق خری*
ویو یونگی
پیاده شدم دیدم کوک کلافه پشت ماشین قایم شده رفتیم سمتش اروم سلام کرد و نقشه ای که کشیده بود رو بهمون گفت
٪اوکی، این اصلحه هم همراهت باشه برا اطمینان
&ممنون شوگا.راستی چرا دخترا رو اوردی خیلی خطرناکه
٪ اینا خودشون مافیان
&جانم؟*شُک
٪بعدا برات توضیم میدم
ویو کوک
طبق نقشه جیمین و شوگا و بادیگردا حمله کردن به یونا و بادیگرداش و سرگرمشون کردن
منو لینا و یانگسا هم رفتیم سمت کلبه
&شیبال در قفله
_برید کنار ... چق (مثلا در شکست😂)
دهنم وا مونده بود یانگسا با یه ضربه در رو شکست..
رفتیم داخل که دیدم ا. ت سرش رو پایین انداخته و بدنش همه کبوده
_ا. ت خوبی
"بزار بازت کنیم
ا. ت رو که دیدم گریم گرف بخاطر من به این وضع افتاده بود
نفهمیدم دارم چیکار میکنم سریع رفتم و ا. ت رو بغل کردم اونم داشت تو بغلم گریه میکرد
&هیششش... تموم شد .. دیگه جات امنه
+*گریه*
ویو یانگسا
دیدم کوک ا. ت رو بغل کرد تابلو بود که عاشق ا. ت شده داشتم بهشون نگاه میکردم که دیدم جیمین و یونگی با سر و صورت زخمی یه دختر عملی رو اوردن تو کلبه...
ادامه داردد
یا امام زاده پی دی نیم چقد طولانی شد این پارت😂😂
بچه ها از رمان راضی هستین؟
اگر مشکلی داره بگین
هوم امشب براتون دو پارت اپ کردم ببینید چقد ادمین خوبی دارید کیف کنید😂😂
خودشیفتم عمتونه🦦
۸.۴k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.