معجزه من
معجزه من
پارت ۴۲
مهگل من رفتیم پایین رامتین اصلان داشتن تو حیاط حرف میزدن،مهگل جا من رامتین انداخت
مهگل:اینم پتو دونفره برای تو رامتین
النا:داداش تو غوله زیاد پتو مصرف میکنه دونفره کمه
مهگل: امشب تا صبح تو بغلشی
النا:خجالتم نده
رامتین امد ک از مهگل تشکر کرد
رامتین:شب بخیر مهگل مراقب خودت و دخترت باش
مهگل:از کجا میدونی دختره؟من ک اونروز به النا گفتم اگه پسر باشه بچم شما باید دختر بیارید برای پسرم
رامتین:حتمااااا بهت دادم برو بی ادب
مهگل رفت
رامتین:خوش گذشت عروس خانوم
النا:خوب بود ولی خوابم میاد
رامتین:تو میخوای با شال مانتو بخوابی؟
النا:تو بخواب من درمیارم
رامتین:یعنی چی دربیار شال مانتوو من شوهرتم النا بدو
النا:ع بخواب تو
رامتین:الناااااا
النا:باشه
مانتوم دراوردم ک یک تاب تنم بود شالمو در اوردم و رفتم زیرشلواری پوشیدم
النا:بیا دراوردم خوب شد
رامتین:افرین حالا بیا بغلم ک میخوام تا صبح بوست کنم
رفتم تو بغلش ک برخودش بهم یک جوری کرد
رامتین:تو این ۵ سال هزاربار بغلتو تصور میکردم
النا:منم
رامتین بیشتر النا رو فشار میده
النا:خوابم میاد رامتین
رامتین:بریم بخوابیم
رفتم دراز کشیدم ک یک اخیش گفتم
النا:میبینی رامتین مهگل یک پتو اورده خب کمه
رامتین:فداتشم تو تاصبح تو بغل منی
دیدم رامتین لباسشو دراورد ک چشامو درشت کردم
النا:لباستو بپوش رامتین
رامتین:خارج ک بودم عادت کردم شبا بدون لباس بخوابم
النا:جلو من زشتع
رامتین:چی زشته منو تو زن شوهریم الان شب اوله بهت سخت نمگیرم واگرنه من دوست ندارم زنم جلوی من تیشرت شلوار گشاد بپوشه جلویی من باید ازاد باشه
النا:نه تروخدا بیا سخت بگیر،بیا بخواب بی تربیت
رومو کردم اونور ک رامتین امد از پشت بغلم کرد رومو کردم طرفش ک لبامو بوسید لپ هام سرخ شده بود و دوباره بوسید
رامتین:اینقدر بوست میکنم ک بخوابی
همنجور ک گفت شد اینقدر منو بوسید ک خوابم برد
چطور بود؟
عکس جدید رمان بنظرتون چی معنی میده؟
پارت ۴۲
مهگل من رفتیم پایین رامتین اصلان داشتن تو حیاط حرف میزدن،مهگل جا من رامتین انداخت
مهگل:اینم پتو دونفره برای تو رامتین
النا:داداش تو غوله زیاد پتو مصرف میکنه دونفره کمه
مهگل: امشب تا صبح تو بغلشی
النا:خجالتم نده
رامتین امد ک از مهگل تشکر کرد
رامتین:شب بخیر مهگل مراقب خودت و دخترت باش
مهگل:از کجا میدونی دختره؟من ک اونروز به النا گفتم اگه پسر باشه بچم شما باید دختر بیارید برای پسرم
رامتین:حتمااااا بهت دادم برو بی ادب
مهگل رفت
رامتین:خوش گذشت عروس خانوم
النا:خوب بود ولی خوابم میاد
رامتین:تو میخوای با شال مانتو بخوابی؟
النا:تو بخواب من درمیارم
رامتین:یعنی چی دربیار شال مانتوو من شوهرتم النا بدو
النا:ع بخواب تو
رامتین:الناااااا
النا:باشه
مانتوم دراوردم ک یک تاب تنم بود شالمو در اوردم و رفتم زیرشلواری پوشیدم
النا:بیا دراوردم خوب شد
رامتین:افرین حالا بیا بغلم ک میخوام تا صبح بوست کنم
رفتم تو بغلش ک برخودش بهم یک جوری کرد
رامتین:تو این ۵ سال هزاربار بغلتو تصور میکردم
النا:منم
رامتین بیشتر النا رو فشار میده
النا:خوابم میاد رامتین
رامتین:بریم بخوابیم
رفتم دراز کشیدم ک یک اخیش گفتم
النا:میبینی رامتین مهگل یک پتو اورده خب کمه
رامتین:فداتشم تو تاصبح تو بغل منی
دیدم رامتین لباسشو دراورد ک چشامو درشت کردم
النا:لباستو بپوش رامتین
رامتین:خارج ک بودم عادت کردم شبا بدون لباس بخوابم
النا:جلو من زشتع
رامتین:چی زشته منو تو زن شوهریم الان شب اوله بهت سخت نمگیرم واگرنه من دوست ندارم زنم جلوی من تیشرت شلوار گشاد بپوشه جلویی من باید ازاد باشه
النا:نه تروخدا بیا سخت بگیر،بیا بخواب بی تربیت
رومو کردم اونور ک رامتین امد از پشت بغلم کرد رومو کردم طرفش ک لبامو بوسید لپ هام سرخ شده بود و دوباره بوسید
رامتین:اینقدر بوست میکنم ک بخوابی
همنجور ک گفت شد اینقدر منو بوسید ک خوابم برد
چطور بود؟
عکس جدید رمان بنظرتون چی معنی میده؟
۷.۵k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.