My wild boy fired

" My wild boy fired "
Part : ۱۰



زنگ کلاس به صدا در اومد

–اسمت چی بود
+کی..من
–آره تو
+پارک ات
–خب ات نمیخوای بری
+هوم..چرا برم
– به نظر خودت چرا باید بری
+دلیلی نیست برای رفتنم
–چقد این خنگه*زیر لب*
+چیزی گفتی
–ها..نه....اینجایی که نشستی جای جونگ کوک هست نمیخوای بری
+نه...به هر حال که از اول جای خودم بود
–چقدر تو خری
+ یااا حرف دهنتو بفهم
–به هر حال هرچی هم بگم که توی نفهم حالینثت نمیشه

و بلند شد از کلاس رفت بیرون جونگ کوک هم دنبالش رفت

@تهیونگ
–هوم
@چرا به این دختره اهمیت میدی
–اهمیت نمیدم
@تا جایی یادمه استخوان های آخرین نفری که سعی کرد بهت نزدیک بشه رو خورد کردی ولی این دختره....
–بسه حوصله ندارم
@دوسش داری؟
–چی میگی تو
@جان من دوسش داری؟
–چه فرقی به حال تو میکنه
@پس دوسش داری
–آره خوب که چی ها مثلا میخوای چیکارش کنی*عصبی داد*
@باشه بابا چته جوش میاری
–......
@ولی میگما....
–*چشم غره*
@باشه باشه دیگه چیزی نمیگم
–جونگ کوک
@بله
–میخوام بهش اعتراف کنم
@چجوری
–دارم از تو میپرسم چجوری
@آها..چطوره ببریش خونت و بهش اعتراف کنی اینجوری بعدشم میتونی بکنیش*مصمم *.
–د.‌‌.‌همچین بگیرم بزنم که*دستشو بالا برد*
@مگه چی گفتم
–ت......

تهیونگ اومد جواب جونگ کوک رو بده که.......



ادامه دارد............


ببخشید کم شد
حمایت فراموش نشه😉
دیدگاه ها (۲۶)

" My wild boy fired "Part : ۱۱تهیونگ اومد جواب جونگ کوک رو ب...

" My wild boy fired "Part : ۱۲–ات من دوستت دارم...بیشتر از ه...

" My wild boy fired "Part : 9 متوجه سایه کسی بالای سرش شد او...

" My wild boy fired " Part : 8...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط