part

part:3
به محض اینکه سوار ماشین شدم بیهوش شدم و صبح که بیدار شدم توی خونه خودم بودم.‌.. مست،یم پریده بود ولی چیزی از دیشب یادم نمیومد
فقط یادم بود که جیمین موقع برگشت دیگه پیشم نبود و دوستم اومد دنبالم..

گوشیم رو برداشتم و زنگ زدم بهش..
_سلام نا،مرد.‌.دیشب چرا منو ول کردی و رفتی مجبور شدم زنگ بزنم به یکی از دوستام که بیاد دنبالم
+اصلا یادم نیست دیشب چی شد..فقط خیلی خستم..ک،مرم درد میکنه...امروزم اجرا داریم..نمیدونم باید چیکار کنم
_وایی راست میگی امروز اجرا داری کلا یادم رفته.. بود نباید دیشب زیاد روی کردی
+من قوی تر از این حرفام چیزیم نیست
قبل اجرا میبینمت..
_باشه مواظب خودت باش
حولم رو برداشتم و رفتم حموم
موهام رو خشک کردم و یه شلوار بگ زغالی و یه کراپ پوشیدم
رفتم توی پارکینگ و سوار ماشین شدم و رفتم سمت محل اجرای جیمین...
وقتی وارد بک استیج شدم با صدای بلند داد زدم..
_سلاممم
دیدم جیمین روی یه صندلی نشسته و داره میکاپ میشه
+حالت چطوره ات..
_خوبم فقط دلم درد میکنه اونم احتمالا بخاطر اینه که دیشب خیلی مشر،وب خوردم...حال تو چطوره جیمین؟
+ک،مرم خیلی درد میکنه بدنم هم خیلی خستست... حس میکنم یکی از مست بودنم استفاده کرد و ازم کار کشیده
_آخه کی از یه آدم مست کاری میخواد احتمالا دیشب تو حال خودت نبودی کلی خوردی زمین
+شاید...
جیمین:



⋘ ❤️𝑃𝑙𝑒𝑎𝑠𝑒… ⋙
20♥️

#فیک #فیک‌جیمین #اسمات
#چندپارتی‌جیمین #سناریو
#سناریو‌جیمین#سناریو‌اسمات
#فیک‌اسمات‌ #فیک‌جیمین
دیدگاه ها (۹)

(بچه ها این گزارش شده بود آخه چراااا😭شرط این برسه پارت ۴ رو ...

part 1نامجون امروز از صبح نرفتم خونه ات هم اصلا بهم زنگ نزده...

part:9من از این ز.ن هیچوقت سیر نمیشم ۱۰مین بعد ات شروع به لر...

part:7 جونسول با سگش بدو بدو رفت سمت اتاقی که قرار بود اتاق ...

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۴#

نام فیک: عشق مخفیPart: 33ویو ات*به ی خدمتکار گفتم ی پتو بیار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط