عشق سیاه
#عشق_سیاه
patr24
_ ته من....
+ات دیونمممم کردی بگو دیگه(داد و عصبی
_من باردارم(چشاشو میبسته و میگه
+چ چیی
_ته من متاسفم ببخشید(ناراحت
+ات نگو که اون بچه توی شکمت مال من نیست (عصبی ناراحت
_خببب
+خب چی بگو دیگههههه(داد خیلییی بلند و عصبی
ویوات
ته خیلی عصبی شده بود و چشماش قرمز شده بود و یکمم ترسیدم ولی خب به روی خودم نیاوردم
داشتم باخودم فکر میکردم که یهویی
لیوانو به میز زد که لیوان خورد شد منم از جام پریدم
دست ته زخمی شده بود و گفتم
_ته دستت(ناراحت و نگران
+ات تو با کی تو رابطه بودی (عصبی
_به تو ربطی نداره
+چ چیییی
_من دیگه بچه دارم لطفا مزاحمم نشید اقای کیم با اجازتون مرخص میشم
ویو ته
تو شوک بودم که ات یهویی اینجوری شد و اینقد عصبی بودم که میخاستممم هر کسی که جلومه بکشمش
patr24
_ ته من....
+ات دیونمممم کردی بگو دیگه(داد و عصبی
_من باردارم(چشاشو میبسته و میگه
+چ چیی
_ته من متاسفم ببخشید(ناراحت
+ات نگو که اون بچه توی شکمت مال من نیست (عصبی ناراحت
_خببب
+خب چی بگو دیگههههه(داد خیلییی بلند و عصبی
ویوات
ته خیلی عصبی شده بود و چشماش قرمز شده بود و یکمم ترسیدم ولی خب به روی خودم نیاوردم
داشتم باخودم فکر میکردم که یهویی
لیوانو به میز زد که لیوان خورد شد منم از جام پریدم
دست ته زخمی شده بود و گفتم
_ته دستت(ناراحت و نگران
+ات تو با کی تو رابطه بودی (عصبی
_به تو ربطی نداره
+چ چیییی
_من دیگه بچه دارم لطفا مزاحمم نشید اقای کیم با اجازتون مرخص میشم
ویو ته
تو شوک بودم که ات یهویی اینجوری شد و اینقد عصبی بودم که میخاستممم هر کسی که جلومه بکشمش
۴.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.