رمان عضو هشتم
رمان عضو هشتم
سوفیا از اون روز فیلم داشتو اومد شهادت
دروغ داد؟داشتم به فیلم نگاه میکردم یهو داخل فیلم لیندا اومد سمت سوفیا اما همون لحظه تلفنم زنگ خورد و باعث شد سوفیا منو ببینه ولی خدارو شکر ماسک داشتم
سوفیا:ببخشید شما از کی اینجایید ؟
صدامو عوض کردمو جوابشو دادم
ات:همین الان اومدم برا ثبت نام
سوفیا:بله از این طرف
ات:فقط یه لحظه من جواب تلفنم رو بدم
سوفیا:بله راحت باشید
ات:بله
@:ات کجایی؟
ات:باید کجا باشم ؟
@:زود بیا از اونجا بیرون سریع
ات:باشه
به دور و ور نگاه کردم دیدم سوفیا نیست سریع رفتم سمت ماشینو و رفتم سمت خونه
ات:چیشده؟
@:پسرا با وکیلت داشتن میومدن اونجا تو چیزی پیدا کردی؟
ات:آره باید گوشی سوفیا رو بدزدیم
@:براچی؟
ات:سوفیا از اون روز یه فیلم کامل داره
@:فیلم؟
ات:آره
@:باشه بسپرش به من
ات:راستی
@:بله
ات:یادت نره تو هنوز اسمتو به من نگفتی
@: فعلاً برات ناشناس بمونم بهتره
ات:هرطور راحتی
@:من برم بیرون یه خورده کار دارم انجام بدم و بیام
ات:باشه برو
دختره رفت حوصلم سر رفته بود برا همین گفتم یه زنگ به جیهوپ بزنم اون خیلی مهربونه به هیچ کس چیزی نمیگه
جیهوپ:الو
ات: ج...جیهوپ
جیهوپ :ات خودتی؟
ات:ضایع نکن هیچ کس نباید بفهمه
جیهوپ:آهان ببخشید فکر کردم اتی یه لحظه......ات حالت خوبه ؟
ات:خوبم پسرا که نفهمیدن
جیهوپ:نه نگران نباش تو براچی از زندان فرار کردی
ات: اگه فرار نمیکردم الان مرده بودم
جیهوپ :لیا همون روز یه کاری کرد که یه جلسه ی دیگه دادگاه بزارن اومد بهت بگه نزاشتن بعدشم که گفتم فرار کردی
ات: دادگاه بعدی هم همین اتفاق می ٱفتاد
جیهوپ :قاضی گفته اگه روز دادگاه نیای حکمت همون اعدامه
ات:باشه ببینم چی میشه
جیهوپ :این گوشی کیه باهاش زنگ زدی؟
ات:گوشی خریدم با سیمکارت جدید
جیهوپ :آهان من دیگه برم تا شک نکردن مواظب خودت باش
ات:باش
جیهوپ : خداحافظ
ات: خداحافظ
از زبون جیهوپ
این شماره رو سیو کردم و رفتم پایین
تهیونگ : کی بود ؟
جیهوپ :هیچ کس
جونگ کوک :با هوا حرف میزدی؟
جیهوپ:کسی نبود دیگه
نامجون:بچه ها ولش کنید بیاین بریم شام
بعد شام
جیهوپ:بچه ها من رفتم بخوابم شب بخیر
همه:شب بخیر
از زبون تهیونگ
تهیونگ :جونگ کوک
جونگ کوک :بله
تهیونگ :میگم جیهوپ یکم مشکوک نبود ؟
جونگ کوک :منم همینو میخواستم بگم یه چیزی شده
تهیونگ :بنظرت کی بهش زنگ زده که فکر کرده اته ؟
جونگ کوک :نمیدونم بیا بریم گوشیش رو چک کنیم
تهیونگ :باشه بریم
با جونگ کوک رفتیم تو ٱتاق جیهوپ و با اثر انگشتش گوشیش رو روشن کردیم رفتیم تو آخرین تماس که نوشته بود فرشته کوچولو
تهیونگ :فرشته کوچولو کیه؟
جونگ کوک :جیهوپ اسم ات رو همیشه فرشته کوچولو سیو میکنه
تهیونگ : یعنی
سوفیا از اون روز فیلم داشتو اومد شهادت
دروغ داد؟داشتم به فیلم نگاه میکردم یهو داخل فیلم لیندا اومد سمت سوفیا اما همون لحظه تلفنم زنگ خورد و باعث شد سوفیا منو ببینه ولی خدارو شکر ماسک داشتم
سوفیا:ببخشید شما از کی اینجایید ؟
صدامو عوض کردمو جوابشو دادم
ات:همین الان اومدم برا ثبت نام
سوفیا:بله از این طرف
ات:فقط یه لحظه من جواب تلفنم رو بدم
سوفیا:بله راحت باشید
ات:بله
@:ات کجایی؟
ات:باید کجا باشم ؟
@:زود بیا از اونجا بیرون سریع
ات:باشه
به دور و ور نگاه کردم دیدم سوفیا نیست سریع رفتم سمت ماشینو و رفتم سمت خونه
ات:چیشده؟
@:پسرا با وکیلت داشتن میومدن اونجا تو چیزی پیدا کردی؟
ات:آره باید گوشی سوفیا رو بدزدیم
@:براچی؟
ات:سوفیا از اون روز یه فیلم کامل داره
@:فیلم؟
ات:آره
@:باشه بسپرش به من
ات:راستی
@:بله
ات:یادت نره تو هنوز اسمتو به من نگفتی
@: فعلاً برات ناشناس بمونم بهتره
ات:هرطور راحتی
@:من برم بیرون یه خورده کار دارم انجام بدم و بیام
ات:باشه برو
دختره رفت حوصلم سر رفته بود برا همین گفتم یه زنگ به جیهوپ بزنم اون خیلی مهربونه به هیچ کس چیزی نمیگه
جیهوپ:الو
ات: ج...جیهوپ
جیهوپ :ات خودتی؟
ات:ضایع نکن هیچ کس نباید بفهمه
جیهوپ:آهان ببخشید فکر کردم اتی یه لحظه......ات حالت خوبه ؟
ات:خوبم پسرا که نفهمیدن
جیهوپ:نه نگران نباش تو براچی از زندان فرار کردی
ات: اگه فرار نمیکردم الان مرده بودم
جیهوپ :لیا همون روز یه کاری کرد که یه جلسه ی دیگه دادگاه بزارن اومد بهت بگه نزاشتن بعدشم که گفتم فرار کردی
ات: دادگاه بعدی هم همین اتفاق می ٱفتاد
جیهوپ :قاضی گفته اگه روز دادگاه نیای حکمت همون اعدامه
ات:باشه ببینم چی میشه
جیهوپ :این گوشی کیه باهاش زنگ زدی؟
ات:گوشی خریدم با سیمکارت جدید
جیهوپ :آهان من دیگه برم تا شک نکردن مواظب خودت باش
ات:باش
جیهوپ : خداحافظ
ات: خداحافظ
از زبون جیهوپ
این شماره رو سیو کردم و رفتم پایین
تهیونگ : کی بود ؟
جیهوپ :هیچ کس
جونگ کوک :با هوا حرف میزدی؟
جیهوپ:کسی نبود دیگه
نامجون:بچه ها ولش کنید بیاین بریم شام
بعد شام
جیهوپ:بچه ها من رفتم بخوابم شب بخیر
همه:شب بخیر
از زبون تهیونگ
تهیونگ :جونگ کوک
جونگ کوک :بله
تهیونگ :میگم جیهوپ یکم مشکوک نبود ؟
جونگ کوک :منم همینو میخواستم بگم یه چیزی شده
تهیونگ :بنظرت کی بهش زنگ زده که فکر کرده اته ؟
جونگ کوک :نمیدونم بیا بریم گوشیش رو چک کنیم
تهیونگ :باشه بریم
با جونگ کوک رفتیم تو ٱتاق جیهوپ و با اثر انگشتش گوشیش رو روشن کردیم رفتیم تو آخرین تماس که نوشته بود فرشته کوچولو
تهیونگ :فرشته کوچولو کیه؟
جونگ کوک :جیهوپ اسم ات رو همیشه فرشته کوچولو سیو میکنه
تهیونگ : یعنی
۱۳.۴k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.