برادر خوانده🧑🏻✨ پارت 18🧑🏻✨
برادر خوانده🧑🏻✨ پارت 18🧑🏻✨
+باشه اوپا خدافظظظظظظظظظظ
_دختره ی دیوونه (لبخند )
ویو ا/ت سریع رفتم در کمد رو باز کردم دلم میخواست اعصبانیش کنم یه استایل اسپرت بزنم ولی من از جونم سیر نشدن پس رفتم حمام یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون موهام رو با حوله بستم بدنم هم خشک کردم و لباسام رو پوشیدم(اسلاید 2)نشستم پشت آینه آرایش اینا کردم اما نه خیلی زیاد (اسلاید 3)بعد موهام هم خشک کردم یه اتو مو کشیدم (اسلاید 4) وقت نشد کامل موهام رو درست پس گذاشتم همینجوری باشه آجوما در اتاق رو زد
آجوما:دخترم بادیگارد اومده منتظرتهته
+باشه الان میام
دمپایی هام رو با نیم پوت ها عوض کردم گوشیم رو گذاشتم تو کیفم و به سمت در حرکت کردم رفتم پایین جلوی در ماشین اومده بود در رو برام باز کرد و نشستم تو ماشین بعد از ۱۰ مین رسیدیم به کمپانی دنبال بادیگارد راه افتادم
بادیگارد:اینجا اتاق مستر کیم هست
+ممنون
بعد در زدم و وارد شدم دیدم نشسته و ساعدش رو گذاشته رو سرش
+سلاممممم
_سلام
رفتم نشستم پیشش
+خوب آقای محترم مشکل چیه ؟
_(خنده)مشکل من تویی
+من ؟
_خیل بانمک شدی ا/ت میخوام بگیرم بچرونمت
+منو؟
_آره دیگه پس کیو؟
+دیوونه (خنده)
داشتیم با هم حرف میزدیم که صدای داد و بیداد اومد
یونا:تا من نبینمش بیرون نمیرم
منشی:ایشون الان مهمان دارند
یونا:فکر کردی برام مهمه؟
که در اتاق با ضرب باز شد
_اینجا چه خبره؟(داد)
منشی:آقا گفتم مهمان دارید
+این کیه؟
_یه هرزه، یونا باز اینجا چه گروهی میخوریییییی؟
یونا:چرا نمیخوای بفهمی من دوست دارم عاشقتم
_یونا گمشو برو بیرون
_میبینی که بدون تو زندگی بهتری
+باشه اوپا خدافظظظظظظظظظظ
_دختره ی دیوونه (لبخند )
ویو ا/ت سریع رفتم در کمد رو باز کردم دلم میخواست اعصبانیش کنم یه استایل اسپرت بزنم ولی من از جونم سیر نشدن پس رفتم حمام یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم بیرون موهام رو با حوله بستم بدنم هم خشک کردم و لباسام رو پوشیدم(اسلاید 2)نشستم پشت آینه آرایش اینا کردم اما نه خیلی زیاد (اسلاید 3)بعد موهام هم خشک کردم یه اتو مو کشیدم (اسلاید 4) وقت نشد کامل موهام رو درست پس گذاشتم همینجوری باشه آجوما در اتاق رو زد
آجوما:دخترم بادیگارد اومده منتظرتهته
+باشه الان میام
دمپایی هام رو با نیم پوت ها عوض کردم گوشیم رو گذاشتم تو کیفم و به سمت در حرکت کردم رفتم پایین جلوی در ماشین اومده بود در رو برام باز کرد و نشستم تو ماشین بعد از ۱۰ مین رسیدیم به کمپانی دنبال بادیگارد راه افتادم
بادیگارد:اینجا اتاق مستر کیم هست
+ممنون
بعد در زدم و وارد شدم دیدم نشسته و ساعدش رو گذاشته رو سرش
+سلاممممم
_سلام
رفتم نشستم پیشش
+خوب آقای محترم مشکل چیه ؟
_(خنده)مشکل من تویی
+من ؟
_خیل بانمک شدی ا/ت میخوام بگیرم بچرونمت
+منو؟
_آره دیگه پس کیو؟
+دیوونه (خنده)
داشتیم با هم حرف میزدیم که صدای داد و بیداد اومد
یونا:تا من نبینمش بیرون نمیرم
منشی:ایشون الان مهمان دارند
یونا:فکر کردی برام مهمه؟
که در اتاق با ضرب باز شد
_اینجا چه خبره؟(داد)
منشی:آقا گفتم مهمان دارید
+این کیه؟
_یه هرزه، یونا باز اینجا چه گروهی میخوریییییی؟
یونا:چرا نمیخوای بفهمی من دوست دارم عاشقتم
_یونا گمشو برو بیرون
_میبینی که بدون تو زندگی بهتری
۸.۷k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.