ادامه پارت ۶۱
ادامه پارت ۶۱
خندیدم...
معلومه بدجور عاشقشی یونگی
ببین توروخدا قیافشو
رنگ از روت رفته پسر چشمات طوری قرمز شده دارم با خونآشام اشتباه میگیرمت
اون دختر حالش خوبه
شانس اووردین که زود رسوندینش بیمارستان
گلوله هنوز به بخش حساس قلبش نرسیده بود..
تونستیم راحت درش بیاریم
یونگی:انگار که یه سطل آب خنک ریخته باشن رو بدن گُر گرفتَم آروم گرفتم
م.من من ازتون خیلی ممنونم آقای پارک
جیمین:از ته دل خنده اومد روی لبم
مرسی..محکم بغلش کردم
پارک:هی دختر تو چرا باز داری گریه میکنی
گفتم که حالش خوبه...
وویونگ:نمیدونم چی بگم از خوشحالی..نمیدونم
پارک:جیمین این پسر کله شق و ببر تو بخش بگو یه سرم بهش بزنن
داره از دست میره
یونگی:لبخندی زدم
من خوبم آقای پارک..
فقط ا.ت کِی...
پارک:الان میبرنش بخش حداقل تا پنج ساعت دیگه بهوش میاد
جیمین:از کی حرفامونو میخونی آقای پارک؟
پارک:من شما دوتارو بزرگ کردم.
حرفاتو نفهمم که هیچی دیگه
زدم روی شونه ی یونگی
دم گوشش گفتم
الان که بخیر گذشت ولی مواظبش باش یونگی
خیلی
خندیدم...
معلومه بدجور عاشقشی یونگی
ببین توروخدا قیافشو
رنگ از روت رفته پسر چشمات طوری قرمز شده دارم با خونآشام اشتباه میگیرمت
اون دختر حالش خوبه
شانس اووردین که زود رسوندینش بیمارستان
گلوله هنوز به بخش حساس قلبش نرسیده بود..
تونستیم راحت درش بیاریم
یونگی:انگار که یه سطل آب خنک ریخته باشن رو بدن گُر گرفتَم آروم گرفتم
م.من من ازتون خیلی ممنونم آقای پارک
جیمین:از ته دل خنده اومد روی لبم
مرسی..محکم بغلش کردم
پارک:هی دختر تو چرا باز داری گریه میکنی
گفتم که حالش خوبه...
وویونگ:نمیدونم چی بگم از خوشحالی..نمیدونم
پارک:جیمین این پسر کله شق و ببر تو بخش بگو یه سرم بهش بزنن
داره از دست میره
یونگی:لبخندی زدم
من خوبم آقای پارک..
فقط ا.ت کِی...
پارک:الان میبرنش بخش حداقل تا پنج ساعت دیگه بهوش میاد
جیمین:از کی حرفامونو میخونی آقای پارک؟
پارک:من شما دوتارو بزرگ کردم.
حرفاتو نفهمم که هیچی دیگه
زدم روی شونه ی یونگی
دم گوشش گفتم
الان که بخیر گذشت ولی مواظبش باش یونگی
خیلی
۶.۷k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.