سه پارتی اsمات

سه پارتی اsمات
ویو ات
ته از لbام مک های سنگینی میزاشت من همراهی نمی‌کردم که یه گاز بزرگ از لب پایینم
گرفت
+آه(خفه)
پوزخندی زدم که تونستم اذیتش کنم همراهی کردم که آروم گره ی پشت رو باز کرد لباس افتاد پایین جلوش کاملا لخت بودم فقط یه شuرت داشتم
ذهن ات:عه اینجوری آقای کیم
منم گره ی حولش رو باز کردم دیkش قشنگ بزرگ شده بود پس تhریک کننده اثر کرده بود
منو به سمت تخt هدایت کرد انداخت منو رو تخت از لbم جدا شد
-بیb عجب بدنی داری(نیشخند)
-خب بیb امشب ما چند تا قانون داریم
۱ منو دdی صدا میکنی
۲ همراهی میکنی
۳ لفت نمیدی
۴ نaله هات رو آزادانه از دهنت خارج میکنی
فهمیدی؟(جدی)
+آره دdی(عرق میریزه)
بوسه های ریزی میزاشت من نaله میکردم
+آه آه(درد)
قلقلکم میومد که تhریک شد بوسه های ریز تبدیل به کiس ماrک های دردناک و بنفش شد
دست از گردنم برداشت
رفت به سمت سiنه هام یکی شون رو میmالید
اون یکی رو عین بچه‌ها میخورد
+آه دdی بسته(درد)
نوک سینم رو گاز زد به معنی ساکت شو
+آهههههههه
رفت پایین تر رسید به پوsینم از رو شuرت یکی از انگشت هاشو وارد کرد
+اههههه
-چه شود امشب بیbی تو فقط برای یه انگشت آه بلند می‌کشی برای دیkم میخوای چیکار کنی(پوزخند)
انگشتش رو درد آورد شuرتمو کشید پایین
سرشو برد جلو داشت میخورد
+اهه دdی آروم تر(درد)
درد تبدیل به لذت شد
+آه دdی همون جا(لذت)
موهاشو گرفتم نزدیک تر کردم که زبوnشو داخل میکرد بعد تو دهنش خالی کردم
بعد منو بلند کرد حالت نشسته ای گذاشت رو مبل بعد نشست رو لبه ی تخt
-بیb تو که نمی‌خوای خشک خشک داخلت کنم نه
منظورش رو فهمیدم رفتم جلوش نشستم سرمو بردم جلو یهو کامل همشو خوردم
موهامو گرفتم عقب جلو میکرد داشتم
عوق میزدم که داخل دهنم خالی کرد میخواستم توف کنم
-غورتش بده(جدی)
+سرشو چپ و راست کرد(به علامت نه)
-گفتم غورتش بده(یه ذره بلند)
به ناچار غورتش دادم منو گذاشت رو تخt یهو کل حجم dیکش رو داخلم کرد
+اههههههههههههههههه(درد)
-چقدر تnگی(عصابانی)
+آه تو بzرگی(درد)
آنقدر میزنم تا گشاد شی
بعد از چند دقیقه درد تبدیل به لذت شد
+محکم تر دdی(لذت)
-باشه بیdی(ناله)
یه جارو پیدا کرده بود ضربه هاشو به اونجا میزد
+دdی اه اونجا اه نه اه درد اه داره آه(درد)
یهو ته یه دستمال گذاشت زیر
ضربه ها از قبل هم محکم تر شده بود یهو مaیه ی گرمی ریخت بیرون ازم در آورد فهمیدم پردمو زده
-بیب دیگه مال خودم شدی(پوزخند)
+درد دارم(تو خودش جمع شده)
-حالت داگی وایستا
وایستادم یهو از پشت واردم کرد
+اهههههه
تند تند تلmبه میزد
خلاصه
دیدگاه ها (۰)

سه پارتی اsمات که خالی شدم یهو صافم کرد دوباره از جلو کردبعد...

سه پارتی اصماتصبح ساعت ۹ صبح ویو ات بیدار شدم پشتم رو حس نمی...

سه پارتی اصmاتویو ات امروز روز ازدواج من و تهیونگ بود وقتی ت...

#ددی_جذاب_من پارت ۲۷صبح روز بعد از زبان کوک :از خواب بیدار ...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۴بچه ها از الان بگم که این پارت اسماته ف...

بیب من برمیگردمپارت: 69گوشی رو کنار گذاشت و باهام چشم تو چشم...

رمان فیک پارت 13نشنیدم پس 3قدم رفتم جلو که یهو یه بشکن زدو گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط