پارت پنجم برایه من تو این اخرش نیست
#پارت پنجم #برایه من تو این اخرش نیست
تویه مکان دیگه ای بودن تویه پارک جنگلی...
*فلش بک*
-نگفته بودم...
پسر با سر در گمی عقب رفت یکی از افرادش که موهایه لوهان دستش بود خشکش زده بود...
بکهیون به سمتش برگشت...پسر ازجا پرید...
اروم به سمتش قدم برداشت...پسر وحشت زده به عقل پرید...
یکی دیگه از افرادش از پشت به سمت بک حمله کرد...
بک فوری برگشت مشتی به سینه اون کوبید...
با یه قدرت وحشتناکی ونورانی به سمت عقب پرت شد به دیوار برخورد کرد...
رئیس اون پسرا وحشت زده دستور حمله داد همه به سمت بک یورش برده بودن
نوره وحشتناک کور کننده ای زیره پل شکل گرفت...وقتی همه چیز اروم شد بازم صدایه بارون به گوش میرسید...
جنازه ها دورش ریخته بودن همشون تیکه پاره شده بودن...انگار یه نفر با اره اونارو سلاخی کرده باشه...
بک بی تفاوت برگشت دست برد لوهانو کول کرد از زیرا پل بیرون رفتن...
*پایان فلش بک*
پلیس همه جابود...هیچ کس نمیدونست چه اتفاقی افتاده...اوناچه جوری کشته شده بودن...
شاهدی به درد بخور وجود نداشت...
کسانی که خونشون نزدیک پل بود گفته بودن که فقط یه نور دیدن...
دیگه مدرکی وجود نداشت...
جلویه تلوزیون نشسته بود بابی خیالی اخبار تماشا میکرد...
جام شرابشو برداشت نزدیک لبش برد کمی ازش مزه کرد...
-قتلی وحشتناک از گروهی پسر جوان...
-چند جسد زیره پل پیداشده است...
به گفته پلیس درگیری وجود داشته که موجب این سلاخی بوده...
شاهدان ادعا میکنن که نوری شدید صورت گرفته...پلیس درحال برسی دوربین های مداربسته می باشن...
تصویر به خصوصی ثبت نشده فقط عکس ناواضحی از دوپسر جوان که از زیرپل بیرون اومدن به ثبت رسید اما چهره اونا مشخص نیست اما...'
صدایه گزارشگرخاموش شد ...
کنترل رومیز گذاشت، ازجاش بلند شد کتشو برداشت از در بیرون زد
★♥
ادامه دارد.........
لطفان با نظرای خوشگلتون خوش حالم کنین ممنون
تویه مکان دیگه ای بودن تویه پارک جنگلی...
*فلش بک*
-نگفته بودم...
پسر با سر در گمی عقب رفت یکی از افرادش که موهایه لوهان دستش بود خشکش زده بود...
بکهیون به سمتش برگشت...پسر ازجا پرید...
اروم به سمتش قدم برداشت...پسر وحشت زده به عقل پرید...
یکی دیگه از افرادش از پشت به سمت بک حمله کرد...
بک فوری برگشت مشتی به سینه اون کوبید...
با یه قدرت وحشتناکی ونورانی به سمت عقب پرت شد به دیوار برخورد کرد...
رئیس اون پسرا وحشت زده دستور حمله داد همه به سمت بک یورش برده بودن
نوره وحشتناک کور کننده ای زیره پل شکل گرفت...وقتی همه چیز اروم شد بازم صدایه بارون به گوش میرسید...
جنازه ها دورش ریخته بودن همشون تیکه پاره شده بودن...انگار یه نفر با اره اونارو سلاخی کرده باشه...
بک بی تفاوت برگشت دست برد لوهانو کول کرد از زیرا پل بیرون رفتن...
*پایان فلش بک*
پلیس همه جابود...هیچ کس نمیدونست چه اتفاقی افتاده...اوناچه جوری کشته شده بودن...
شاهدی به درد بخور وجود نداشت...
کسانی که خونشون نزدیک پل بود گفته بودن که فقط یه نور دیدن...
دیگه مدرکی وجود نداشت...
جلویه تلوزیون نشسته بود بابی خیالی اخبار تماشا میکرد...
جام شرابشو برداشت نزدیک لبش برد کمی ازش مزه کرد...
-قتلی وحشتناک از گروهی پسر جوان...
-چند جسد زیره پل پیداشده است...
به گفته پلیس درگیری وجود داشته که موجب این سلاخی بوده...
شاهدان ادعا میکنن که نوری شدید صورت گرفته...پلیس درحال برسی دوربین های مداربسته می باشن...
تصویر به خصوصی ثبت نشده فقط عکس ناواضحی از دوپسر جوان که از زیرپل بیرون اومدن به ثبت رسید اما چهره اونا مشخص نیست اما...'
صدایه گزارشگرخاموش شد ...
کنترل رومیز گذاشت، ازجاش بلند شد کتشو برداشت از در بیرون زد
★♥
ادامه دارد.........
لطفان با نظرای خوشگلتون خوش حالم کنین ممنون
۱۴.۲k
۲۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.