عشق من ~p30~
بعد ده دقیق کوک اومد .
کوک:(هنگ کرده) هه وای چی شده ؟!!!
ا.ت:برای دومین بار بابا شدی هوووو هوووو
ماریا :بابایی من آجی یا داداش دالم (همون دارم )
کوک:(ذوق مرگ میشود )
کوک:او مای گاد (از اون خنده بانی ها )
ا.تو بغل کرد و رو هوا چرخوند و بوسیدش . ماریا رو بغل کرد .
*پرش زمانی به ۴ ماه بعد *
ا.ت:کوکی
کوک:جونم
ا.ت: نظرت چیه هفته ی بعد جشن تعیین جنسیت بگیریم هم دوستامون رو دعوت کنیم هم خوانواده هامونو ، خوبه ؟.
کوک:آره خوبه .
ا.ت:ولی دوستامون جلو خوانواده هامون خجالت نمیکشن؟
کوک:نمیدونم
ا.ت:کوک من خوابم میاد میرم بخوابم .
کوک:برو عشقم .
بچه ها ........ هیچی
کوک:(هنگ کرده) هه وای چی شده ؟!!!
ا.ت:برای دومین بار بابا شدی هوووو هوووو
ماریا :بابایی من آجی یا داداش دالم (همون دارم )
کوک:(ذوق مرگ میشود )
کوک:او مای گاد (از اون خنده بانی ها )
ا.تو بغل کرد و رو هوا چرخوند و بوسیدش . ماریا رو بغل کرد .
*پرش زمانی به ۴ ماه بعد *
ا.ت:کوکی
کوک:جونم
ا.ت: نظرت چیه هفته ی بعد جشن تعیین جنسیت بگیریم هم دوستامون رو دعوت کنیم هم خوانواده هامونو ، خوبه ؟.
کوک:آره خوبه .
ا.ت:ولی دوستامون جلو خوانواده هامون خجالت نمیکشن؟
کوک:نمیدونم
ا.ت:کوک من خوابم میاد میرم بخوابم .
کوک:برو عشقم .
بچه ها ........ هیچی
۳.۰k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.