جرعت حقیقت
#جرعت_حقیقت
پارت3🥂
منم رفتم پیش کوک نشستم
کوک: واقعا موقع فیلم که صحنه دار شده بود ترسیدی؟
ات: نباید میترسیدم مخصوصا از کای و بکهیون؟
کوک: خب چرا باید میترسیدی
ات: هوممم
کوک: الان چیکار کنیم؟
ات: اومممم بچه ها بیان جرعت حقیقت بازی کنیم؟
کوک: آره فکر خوبیه نظرت چیه کاراشو سوالاشو ۱۸+ کنیم؟
ات: اوممم عالیههههه
کوک: پس اوکیه
بچه ها اومدن و گفتیم میخوایم چیکار کنیم و همه قبول کردپ قرار شد همه کارارو انجام بدیم وگرنه همه باهاش قهر میکنیم و دیگه باهاش حرف نمیزنیم
نشستیم و بطریو چرخوندیم
( کوک و هلن)
هلن: جرعت یا حقیقت
کوک: حقیقت
هلن: تو این جمع روکی کراش داری؟
کوک: ات
ات: مننننن؟
هلن: اتتتتت؟؟؟
کوک: آره
خوش حال بودم چون این حس دوطرفه بود
بطریو چرخوندیم
( شوگا و الکسا)
الکسا: جرعت یا حقیقت؟
شوگا: جرعت
الکسا: از یه دختر توی همین جمع لب بگیر
همه: اوووووو
شوگا: اوکی
شوگا رفت و از الکسا لب گرفت و پنج مین نگهش داشتن خب الکساام شوگارو دوست داشت پس باهاش همکاری کرد
وقتی ول کردن نشستن جفتشون نفس نفس میزدن
کوک: مگه مجبورین؟(😂میخنده
بطریو چرخوندیم
( ات و تهیونگ)
تهیونگ: جرعت یا حقیقت؟
ات: حقیقت
تهیونگ: روکی کراش داری؟
ات: اممممم خب چیزه روی خب روی کوک(لپاش سرخ شد😂🥲🥹)
کوک: واقعا؟
ات: اوهوم(سرش پایینه
بطریو چرخوندیم
( لیسا و هانا)
هانا: جرعت یا حقیقت؟
لیسا: حقیقت
هانا: تاحالا با پسری رابطه جن////سی داشتی اون کی بوده؟
لیسا: داشتم و اون بکهیون بوده
همه: چییییییی
لیسا: آره دیگه بچرخونین
چرخوندیم
( هلن و تهیونگ)
تهیونگ: جرعت یا حقیقت؟
هلن: حقیقت
تهیونگ: چرا به کوک خیانت کردی؟
هلن: چون کوک اصلا حاضر نبود رابطه..... داشته باشیم پس منم رفتم با کای این کارو کردم و الان پشیمونم
ادامه دارد........
پارت3🥂
منم رفتم پیش کوک نشستم
کوک: واقعا موقع فیلم که صحنه دار شده بود ترسیدی؟
ات: نباید میترسیدم مخصوصا از کای و بکهیون؟
کوک: خب چرا باید میترسیدی
ات: هوممم
کوک: الان چیکار کنیم؟
ات: اومممم بچه ها بیان جرعت حقیقت بازی کنیم؟
کوک: آره فکر خوبیه نظرت چیه کاراشو سوالاشو ۱۸+ کنیم؟
ات: اوممم عالیههههه
کوک: پس اوکیه
بچه ها اومدن و گفتیم میخوایم چیکار کنیم و همه قبول کردپ قرار شد همه کارارو انجام بدیم وگرنه همه باهاش قهر میکنیم و دیگه باهاش حرف نمیزنیم
نشستیم و بطریو چرخوندیم
( کوک و هلن)
هلن: جرعت یا حقیقت
کوک: حقیقت
هلن: تو این جمع روکی کراش داری؟
کوک: ات
ات: مننننن؟
هلن: اتتتتت؟؟؟
کوک: آره
خوش حال بودم چون این حس دوطرفه بود
بطریو چرخوندیم
( شوگا و الکسا)
الکسا: جرعت یا حقیقت؟
شوگا: جرعت
الکسا: از یه دختر توی همین جمع لب بگیر
همه: اوووووو
شوگا: اوکی
شوگا رفت و از الکسا لب گرفت و پنج مین نگهش داشتن خب الکساام شوگارو دوست داشت پس باهاش همکاری کرد
وقتی ول کردن نشستن جفتشون نفس نفس میزدن
کوک: مگه مجبورین؟(😂میخنده
بطریو چرخوندیم
( ات و تهیونگ)
تهیونگ: جرعت یا حقیقت؟
ات: حقیقت
تهیونگ: روکی کراش داری؟
ات: اممممم خب چیزه روی خب روی کوک(لپاش سرخ شد😂🥲🥹)
کوک: واقعا؟
ات: اوهوم(سرش پایینه
بطریو چرخوندیم
( لیسا و هانا)
هانا: جرعت یا حقیقت؟
لیسا: حقیقت
هانا: تاحالا با پسری رابطه جن////سی داشتی اون کی بوده؟
لیسا: داشتم و اون بکهیون بوده
همه: چییییییی
لیسا: آره دیگه بچرخونین
چرخوندیم
( هلن و تهیونگ)
تهیونگ: جرعت یا حقیقت؟
هلن: حقیقت
تهیونگ: چرا به کوک خیانت کردی؟
هلن: چون کوک اصلا حاضر نبود رابطه..... داشته باشیم پس منم رفتم با کای این کارو کردم و الان پشیمونم
ادامه دارد........
۴.۹k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.