bta
#معشوقه_لرد
پارت۱٠
"چند روز بعد هنرستان موسیقی"
جونگکوک تو کلاس داشت با دختر و پسر هایی که دورش جمع شده بودن حرف میزد و تهیونگ هم با چند تا از دوستاش درحال حرف زدن بود
_کوک
+هوم؟
_هوم نه، بله، بی ادب
+خب بله؟
_چرا اینجوری که مثل کنه از من اویزونی از بقیه اویزون نمیشی؟
+خب...
جونگکوک تا خواست جواب بده استاد وارد کلاس شد و حرفش نصفه نیمه موند ولی حرفش رو توی افکارش به خودش گفت«نمیدونم چرا ولی وقتی برای اولین بار به این کلاس اومدم، بیشتر از همه با تو تونستم ارتباط برقرار کنم کیم»
زنگ خورد و تهیونگ و جونگکوک سر جاهاشون کناره نشستن
و بچه ها هم پراکنده شدن
جونگکوک نفسی راحت کشید که نشوندهنده ی کلافگیش بود
_چی شده؟
+دخترا سرم رو خوردن.
_🤣کوچولو تو هنوز بچه ای، من موندم از چیه تو خوششون اومده.
+تهیونگ. میگم من قیافه ام مثل معشوقه های پادشاهانه یونانیه؟
_🤣🤣🤣🤣اینو کی بهت گفته؟ معشوقه ی پادشاهان یونانی؟ اعتماد به سقف داری.
+نخند، من به این خوشگلی چی از اونا کم دارم مگه؟ دخترا گفتن شبیهشونم . حالا هستم؟ نیستم؟
تهیونگ ناخوداگاه توی افکارش گفت «حتی از اوناهم خوشگلتری»
_من تاحالا معشوقه های یونانی رو ندیدم
_ولی کیوتی
+کیوتم؟
_اره
+تاحالا کسی بهم نگفته بود کیوت
_خب من میگم
+تاحالا کسی بهم نگفته یود کیوت
_خب من میگم
+باید بگم مرسی؟ مرسی
_خواهش کوچولو
+اها گندبکککک!
_حرص نخور شیرت خشک میشه بچت گشنه میمونه بیچاره
+یااااا من دختر نیستم
_ولی جسه ات مثل دخترا ریزه، روحیه ات هم همینطور
+ولی دلیل نمیشه دختر باشم، من فقط خیلی مهربونم، جسه ام رو هم خب هنوز جا داره تا رشد کنم
_باشه باشه قبول کوچولو
+باز گفت کوچولو!
_ببین خدایی حرص نخور من واقعا نگرانه بچتم که گشنه بخوابه شبا
+یاااااااااااا خرررر.
جونگکوک اینو گفت اما خب این برای خالی کردن حرصش کافی نبود و جزوه ی روی میز رو لوله کرد و محکم زد تو سره تهیونگ
_اخ اخ ول کن ول کن. من تسلیم.
+افرین، هرکی با من در افتاد ورافتاد.
تهیونگ دو تا لپای جونگ کوک رو کشید
_اووو کیوتتتتتت، ورافتاد؟ الهیییییییییی، ناناس کوچولو کری هم بلده بخونه؟
جونگکوک که لپاش اسیر دست تهیونگ بود یه جیغ بنفششششش پر رنگ کشید و بعد دست تهیونگ رو گاز گرفت.
_اخخخخخ روانی ول کنننننننن
+خب حالا کی کیوت و کوچولوعه؟
_یه خرگوش کوچولوی کیوت که روبهروی من نشسته
+ایشششش تو زبون ادم نمیفهمی هی من هیچی نمیگم
_اره خب تو مضلومی هیچی نمیگی، فقط با جزوه میزنی تو سرم و گازم میگیری
+دلم میخوام. حقته
_پر رو
پارت۱٠
"چند روز بعد هنرستان موسیقی"
جونگکوک تو کلاس داشت با دختر و پسر هایی که دورش جمع شده بودن حرف میزد و تهیونگ هم با چند تا از دوستاش درحال حرف زدن بود
_کوک
+هوم؟
_هوم نه، بله، بی ادب
+خب بله؟
_چرا اینجوری که مثل کنه از من اویزونی از بقیه اویزون نمیشی؟
+خب...
جونگکوک تا خواست جواب بده استاد وارد کلاس شد و حرفش نصفه نیمه موند ولی حرفش رو توی افکارش به خودش گفت«نمیدونم چرا ولی وقتی برای اولین بار به این کلاس اومدم، بیشتر از همه با تو تونستم ارتباط برقرار کنم کیم»
زنگ خورد و تهیونگ و جونگکوک سر جاهاشون کناره نشستن
و بچه ها هم پراکنده شدن
جونگکوک نفسی راحت کشید که نشوندهنده ی کلافگیش بود
_چی شده؟
+دخترا سرم رو خوردن.
_🤣کوچولو تو هنوز بچه ای، من موندم از چیه تو خوششون اومده.
+تهیونگ. میگم من قیافه ام مثل معشوقه های پادشاهانه یونانیه؟
_🤣🤣🤣🤣اینو کی بهت گفته؟ معشوقه ی پادشاهان یونانی؟ اعتماد به سقف داری.
+نخند، من به این خوشگلی چی از اونا کم دارم مگه؟ دخترا گفتن شبیهشونم . حالا هستم؟ نیستم؟
تهیونگ ناخوداگاه توی افکارش گفت «حتی از اوناهم خوشگلتری»
_من تاحالا معشوقه های یونانی رو ندیدم
_ولی کیوتی
+کیوتم؟
_اره
+تاحالا کسی بهم نگفته بود کیوت
_خب من میگم
+تاحالا کسی بهم نگفته یود کیوت
_خب من میگم
+باید بگم مرسی؟ مرسی
_خواهش کوچولو
+اها گندبکککک!
_حرص نخور شیرت خشک میشه بچت گشنه میمونه بیچاره
+یااااا من دختر نیستم
_ولی جسه ات مثل دخترا ریزه، روحیه ات هم همینطور
+ولی دلیل نمیشه دختر باشم، من فقط خیلی مهربونم، جسه ام رو هم خب هنوز جا داره تا رشد کنم
_باشه باشه قبول کوچولو
+باز گفت کوچولو!
_ببین خدایی حرص نخور من واقعا نگرانه بچتم که گشنه بخوابه شبا
+یاااااااااااا خرررر.
جونگکوک اینو گفت اما خب این برای خالی کردن حرصش کافی نبود و جزوه ی روی میز رو لوله کرد و محکم زد تو سره تهیونگ
_اخ اخ ول کن ول کن. من تسلیم.
+افرین، هرکی با من در افتاد ورافتاد.
تهیونگ دو تا لپای جونگ کوک رو کشید
_اووو کیوتتتتتت، ورافتاد؟ الهیییییییییی، ناناس کوچولو کری هم بلده بخونه؟
جونگکوک که لپاش اسیر دست تهیونگ بود یه جیغ بنفششششش پر رنگ کشید و بعد دست تهیونگ رو گاز گرفت.
_اخخخخخ روانی ول کنننننننن
+خب حالا کی کیوت و کوچولوعه؟
_یه خرگوش کوچولوی کیوت که روبهروی من نشسته
+ایشششش تو زبون ادم نمیفهمی هی من هیچی نمیگم
_اره خب تو مضلومی هیچی نمیگی، فقط با جزوه میزنی تو سرم و گازم میگیری
+دلم میخوام. حقته
_پر رو
۵.۸k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.