دستمو بردم پشت کمرشو لباسشو از شونش در اوردم میدونستم از
دستمو بردم پشت کمرشو لباسشو از شونش در اوردم میدونستم از اون دختراس که از این کارا خوشش نمیاد،بلاخره فرمونو ول کردو چسبید به لباسش تا لباسشو درست کنه
ویو هانا
لباسمو که در اورد فک کردم کاره دیگه ای میخواد بکنه منم به سرعت فرمونو ول کردم و چسبیدم لباسم تا بیشتر در نیاورده
لباسمو که درست کردم جلوی ماشینو کی دیدم،متوجه شدم اومده بودیم به خودرو سازی
وقتی که نگاهش کردم پیاده شدو به سمت یه پسر رفت
فک کنم دیده بودمش،لین داخل دانشگاه من داخل کلاس من بود اسمش یونگیه که دخترایی که دوسش دارن بهش میگن شوگا
اون هات ترین(خفن ترین)پسر دانشگاه هست.
دیدم به سمت پنجره ها اومد و تا منو دید به سمت جیمین حرکت کردو .....
ویو جیمین
تا به سمت پنجره ها رفت به سرعت سمت من اومد
یونگی:این دختره اینجا چیکار میکنه؟
-میخوام ببرمش فرانسه خوش گذرونی(با حالت خیلی مسخره ای)
یونگی:واقعا برای چی اینو میخوای ببری؟
-پسرا بیشتر به حرف دخترا گوش میدن تا به جنس خودشون(خفن گفتا،حق گفتا)
یونگی:راست میگی ولی مواظبش باش برای اذیت کردنش داخل دانشگاهو جذب دخترای دانشگاه برای جین خوبه(سوءاستفاده میکنه )
-جین هنوزم به این کارای نجسش ادامه میده؟فک کردم پسره مثبتی شده
یونگی:نبابا تو درست بشی جین درست بشو نیس،حالا برای چی اومده بودی؟
-برای صددرصد دودی کردن پنجره های ماشینم(منحرف نباشین چون باید خفن باشه)
یونگی:اوکیه،فقط نیم ساعتی طول میکشه
-فقط نیم ساعته باشه؟
یونگی:اوکیه(با اوردن دستا به بالا)
به سمت ماشین رفتم درو باز کردم گفتم بیا بریم تا حداقل لباسی داشته باشی که ابرومون نره پیش اونا
+اونا کیه؟
-بریم تا میخوام ببرمت فرانسه صفر تاصدشو توضیح میدم
+بریم
+هانا -جیمین √لباس فروش
+حالا یه سوال بپرسم
-اگه درباره این کار نیست اره
+تاحالا عاشق شدی؟
-نه ولی خیلیا عاشق منن(یکی خودم)
+اینو که میدونم مثلاً عاشق چجور دختری میشی،اگه بخوای عاشق بشی؟
-......................
تا پارت³
۱۰لایک
۱۰کام
×اصکی ممنوع×
#فیک_ویمینکوک
ویو هانا
لباسمو که در اورد فک کردم کاره دیگه ای میخواد بکنه منم به سرعت فرمونو ول کردم و چسبیدم لباسم تا بیشتر در نیاورده
لباسمو که درست کردم جلوی ماشینو کی دیدم،متوجه شدم اومده بودیم به خودرو سازی
وقتی که نگاهش کردم پیاده شدو به سمت یه پسر رفت
فک کنم دیده بودمش،لین داخل دانشگاه من داخل کلاس من بود اسمش یونگیه که دخترایی که دوسش دارن بهش میگن شوگا
اون هات ترین(خفن ترین)پسر دانشگاه هست.
دیدم به سمت پنجره ها اومد و تا منو دید به سمت جیمین حرکت کردو .....
ویو جیمین
تا به سمت پنجره ها رفت به سرعت سمت من اومد
یونگی:این دختره اینجا چیکار میکنه؟
-میخوام ببرمش فرانسه خوش گذرونی(با حالت خیلی مسخره ای)
یونگی:واقعا برای چی اینو میخوای ببری؟
-پسرا بیشتر به حرف دخترا گوش میدن تا به جنس خودشون(خفن گفتا،حق گفتا)
یونگی:راست میگی ولی مواظبش باش برای اذیت کردنش داخل دانشگاهو جذب دخترای دانشگاه برای جین خوبه(سوءاستفاده میکنه )
-جین هنوزم به این کارای نجسش ادامه میده؟فک کردم پسره مثبتی شده
یونگی:نبابا تو درست بشی جین درست بشو نیس،حالا برای چی اومده بودی؟
-برای صددرصد دودی کردن پنجره های ماشینم(منحرف نباشین چون باید خفن باشه)
یونگی:اوکیه،فقط نیم ساعتی طول میکشه
-فقط نیم ساعته باشه؟
یونگی:اوکیه(با اوردن دستا به بالا)
به سمت ماشین رفتم درو باز کردم گفتم بیا بریم تا حداقل لباسی داشته باشی که ابرومون نره پیش اونا
+اونا کیه؟
-بریم تا میخوام ببرمت فرانسه صفر تاصدشو توضیح میدم
+بریم
+هانا -جیمین √لباس فروش
+حالا یه سوال بپرسم
-اگه درباره این کار نیست اره
+تاحالا عاشق شدی؟
-نه ولی خیلیا عاشق منن(یکی خودم)
+اینو که میدونم مثلاً عاشق چجور دختری میشی،اگه بخوای عاشق بشی؟
-......................
تا پارت³
۱۰لایک
۱۰کام
×اصکی ممنوع×
#فیک_ویمینکوک
۷.۰k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.