پارتفصل شوهر خونآشام من آخرین ماه گمشده

پارت۱۶فصل ۲ شوهر خون‌آشام من *'آخرین ماه گمشده*💁‍♀💁‍♀
*کوک*
میون خیلی بامزه شده بود داشتم جر میخوردم از خنده
*پایان ویو*
میون‌جئونگ:ام بابا به چی میخندی*کیوت*
کوک :هیچی عزیزم هچی*خنده*
تهیونگ:ام میون میای امروز با منو عمو شوگا وعمو نامجون بریم
باغ وحش
میون‌جئونگ:ام میشه مامانمم بیاد عمو تهیونگ *خجالت زده*
نامجون: امم آخه ما می‌خواستیم با خودت بریم میون‌
میون‌جئونگ: ب...باشه*ناراحت ،بغض*
*کوک میون‌جئونگ رو بغل میکنه*
کوک:پسرا متاسفم ولی میون بدون من یا مادرش هیچ جا نمیره
*عصبی*
میون‌جئونگ:ب..ببخشید عموها ولی من نمیتونم بدون والدینم جایی بمونم ببخشید*ناراحت،شرمندگی*
کوک:میون خیلی دلت میخواد بری باغ وحش *مهربون *
میون‌جئونگ:امم خب دوست دارم برم ولی وقتی موقعیتش نیست
نمیرم * ناراحت *
کوک:قربونه دختر فهمیدم بشم من *مهربون *
میون‌جئونگ:هعی من گشنم نیست *ناراحت*
*فلش بک به بعد ناهار*
*کوک ویو*
رفتم تو اتاق میون دیدم داره با گوشیم بازی میکنه
*پایان ویو*
لونا :اوه بچه ها ساعت چهار ظهره الان تو دنیایه واقعی چهار نصفه شبه
پایان پارت ۱۶😘
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱۷ فصل ۲ شوهر خون‌آشام من*آخرین ماه گمشده*تهیونگ:خب که...

پارت ۱۸ فصل ۲ شوهر خون‌آشام من *آخرین ماه گمشده*🥰🥰میون‌جئونگ...

پارت ۱۵ فصل۲ شوهر خون‌آشام من*آخرین ماه گمشده*❤️لونا:معلومه ...

پارت ۱۴ فصل ۲ شوهر خون‌آشام من (آخرین ماه گمشده)😉😉*ویو جونگ ...

واییی باورم نمیشه دارم پارت میزارم شما هم ؟خب بریم سراغ فیک ...

پارت ۶انچه گذشت: کارام خیلی طول کشید وقتی امدم خونه دیدم که....

پارت۲۱که یهو....چراغا روشن شد و همه بلند گفتند:همه. *تولدت م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط