*please stay well*PT2
از کیلینیک اومدم بیرون و سوار ماشینم شدم و حکت کردم سمت خونه وقتی رسیدم زنگ دزم و رفتم توی خونه که دیدم دوست صمیمیم سوجین طبق معمول اومده خونمون لبخندی زدم و رفتم توی خونه...
+سلاممممم من اومدمممم
سوجین (&)مامان ا/ت(#)بابا ا/ت($)خواهر ا/ت جه یی(^)ظرت بودم
+تو دوباره سرر زیر انداختی اومدی توی خونه
&نه بخدت مامانت دعوتم کرد..
+باش تو خوبی(خنده)
#سلام دخترم خوبی؟
+ممنون شم خوبین...
#خواهش میکنم
$خب بگو ببینم دکتر بابا امروز چند نفرو خوب کردی
+خیلیا رو...حتی یه پیشنهاد کاری خوبم گرفتم
$چه خوب...
+راستی جه یی کجاست؟
#توی اتاقشه
+اهان
رفتم سمت اتاق جه یی در زدم و بعدش درو باز کردم
+سلاملکممم
^اوممممم سلام
+خوبیییی
^هوم خوبم
رفتم توی اتاقم لباباسمو عوض کردم و رفتم پیش بقیه همه دورهم نشسته بودیم که جه یی هم اومد پیمون
+خب حالا که همه دور هم جمیم میخوام یه مسئله ی مهم رو باهاتون در میون بزارم...
^چیه...دوس پسر داری مخوای ازدواج کنی ....حامله شدی
+درد بلا صبر کن...دوس پسرم کجا بود بدو بدو راجب اون پیشنهاد کاریه هستش
$خب گوش میدیم
+اومممم چطور بگم امروز یه اقایی اومد و گفت که پسرش خیلی شرایط وخیمی داره افسردست و حتی به زور غذا میخورده و ازم خواست چند ماه برم خونشون تا پسرش ر خوب کنم...
#اونوقت تو قبول کردی؟
+اهوم...قراره امروز ساعت هفت برم...
&یااا چرا قبول کردی...اصلا میدنی کهه هااا
+اره پروندشو خوندم اسم پسرشو نداشتم ولی فامیلیش پارک بود
^نکنه پارک جیمین یکی از اعضای بی تی اسه؟
+یا توهم تا فامیل پارک میفهمی...
&اووو چه موقعیت خوبی...
+یاا
#اهان امروزم میری؟
+آره باید وسایلم رو جمع کنم
^یااا دلمون تنگ میشه براتتت...
+من که از کشور بیرون نرفتم فقط برای چندماهیی نیستم تلاش میکنم به دیدنتون بیام خوبه؟
$اره خوبه...
#خب من برم میزو بچینم
+الان میام
.
.
.
اسلاید دوم(خواهر ا/ت)
اسلاید سوم(دوست ا/ت)
+سلاممممم من اومدمممم
سوجین (&)مامان ا/ت(#)بابا ا/ت($)خواهر ا/ت جه یی(^)ظرت بودم
+تو دوباره سرر زیر انداختی اومدی توی خونه
&نه بخدت مامانت دعوتم کرد..
+باش تو خوبی(خنده)
#سلام دخترم خوبی؟
+ممنون شم خوبین...
#خواهش میکنم
$خب بگو ببینم دکتر بابا امروز چند نفرو خوب کردی
+خیلیا رو...حتی یه پیشنهاد کاری خوبم گرفتم
$چه خوب...
+راستی جه یی کجاست؟
#توی اتاقشه
+اهان
رفتم سمت اتاق جه یی در زدم و بعدش درو باز کردم
+سلاملکممم
^اوممممم سلام
+خوبیییی
^هوم خوبم
رفتم توی اتاقم لباباسمو عوض کردم و رفتم پیش بقیه همه دورهم نشسته بودیم که جه یی هم اومد پیمون
+خب حالا که همه دور هم جمیم میخوام یه مسئله ی مهم رو باهاتون در میون بزارم...
^چیه...دوس پسر داری مخوای ازدواج کنی ....حامله شدی
+درد بلا صبر کن...دوس پسرم کجا بود بدو بدو راجب اون پیشنهاد کاریه هستش
$خب گوش میدیم
+اومممم چطور بگم امروز یه اقایی اومد و گفت که پسرش خیلی شرایط وخیمی داره افسردست و حتی به زور غذا میخورده و ازم خواست چند ماه برم خونشون تا پسرش ر خوب کنم...
#اونوقت تو قبول کردی؟
+اهوم...قراره امروز ساعت هفت برم...
&یااا چرا قبول کردی...اصلا میدنی کهه هااا
+اره پروندشو خوندم اسم پسرشو نداشتم ولی فامیلیش پارک بود
^نکنه پارک جیمین یکی از اعضای بی تی اسه؟
+یا توهم تا فامیل پارک میفهمی...
&اووو چه موقعیت خوبی...
+یاا
#اهان امروزم میری؟
+آره باید وسایلم رو جمع کنم
^یااا دلمون تنگ میشه براتتت...
+من که از کشور بیرون نرفتم فقط برای چندماهیی نیستم تلاش میکنم به دیدنتون بیام خوبه؟
$اره خوبه...
#خب من برم میزو بچینم
+الان میام
.
.
.
اسلاید دوم(خواهر ا/ت)
اسلاید سوم(دوست ا/ت)
۶.۶k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.